...وقتي اونها برام زنگ زدن و گفتن تو صاحب يه پسر شدي من اينها رو پاره ميکنم و مثل يه پرچم بالا نگهشون ميدارم | When they call and say, "It's a boy!" I'm going to rip them off and wave them like a flag. |
.زنگ زدن به پليس بود | Was call the police. |
دست از زنگ زدن به من بردار مثل مردي كه . تو جاذبه مردني بازي ميكرد رفتار ميكني | You've got to stop calling me. You're acting like the Fatal Attraction guy, here. |
پس بابت من بهت زنگ زدن ؟ | So they called you about me? |
زنگ زدن به بانو روزا بی فایده است من قبلاٌ خطشو قطع کردم ، عوضی | It's useless calling dona Rosaria. I've cut the line, jerk! |
- به حراست زنگ زن، دارم سُر مي خورم - | Phil, call Security! - I think it's slipping! |
اون آرنی کوچولو بود ریکو جو ماسارا رفته مسافرت و زنگ زد | It was Little Arnie, Rico. Joe Massara got the tip, and he called up. |
لو شوارتز زنگ زد .و بهم کلي آمار داد | Lou Schwartz called me back and gave me a lot of figures. |
اون خودش به خونه زنگ زد و دعوتمون کرد ميگفت پدرش با تو دوسته | She called up, said her father was a friend of yours. She sounded like a nice kid. |
. امروز عصر دوبار زنگ زد | She called you twice this afternoon. |
، آقای بیشاپ زنگ زد که بگه ، اون خیلی معذرت میخواد . اون امشب نمیاد خونه | Mr. Bishop called to say he is very sorry he will not be home tonight. |
اون طوري مي تونستم بفهمم وقتي نبودم .کسي زنگ زده يا نه | That way I'd know if anybody had called me while I was away. |
پليس.بابات بهشون زنگ زده | State police. Looks like your pa called 'em after all. |
راس از يه تلفن عمومي در ميدان "يونين" به اون زنگ زده بود تقريباً 9 ساعت قبل از اينکه اون کشته بشه.... | Ross called her person-to-person from a phone in Unión Square approximately nine hours before he was killed. |
خب اون به دوست دخترش زنگ زده اين چيرو ثابت ميکنه؟ | So he called his girlfriend. What does that prove? |
فکر کردم شايد کسي زنگ زده | I just thought that somebody might have called. |
.آم، یه موضوعِ مهمی الان پیش اومد .بعداً بهت زنگ میزنم | Something important just popped up. I'm gonna call you right back. |
من ... خودم زنگ میزنم تا جوابشو بهتون بگم | I-I have to call you back with an answer. |
خیلی زود بهت زنگ میزنم، باشه؟ | I'll call you soon, OK? |
،خیلهخب، باشه، گوش کن .نه، بعداً بهت زنگ میزنم | Yeah, OK, listen... No, I'll give you a call back later. |
،"بهت زنگ میزنم، "دو باشه؟ | I'll call you, Do, OK? |
.به پلیس زنگ زدیم .نمیخوایم با تو ارتباطی داشته باشیم | We called the police. We want nothing to do with you. |
واسه همین 14 باز زنگ زدید اداره ی ما ؟ | ls that why you called 14 times? |
- ،بله - اونا بهم از .موسسه "وام و مسکن" تو زنگ زدند | - Yes, they called me up from your Building and Loan. |
يك صبح يكشنبه زنگ زدند و گفتند خيلي مريض است | One Sunday morning, they called, telling me that she was very ill. |
از طرف دفتر شما به من زنگ زدند ، اونا يک هليکوپتر دارن مي فرستن که شما را براي يک | Your office called. They're sending a helicopter to pick you up. |
پليس داره اونا رو بررسي ميكنه دوباره زنگ زدند يا نه ؟ | The police are checking into the animal- rights groups. Have they called back? |
. تاد و پدرت جورج زنگ زدند | Tod and George's dad just called. |
چرا دیروز که زنگ زدم گوشی رو قطع کردی؟ | Why did you hang up when I called yesterday? |
خودم روز بعد از مرگ کين بهش زنگ زدم | Thank you. I called her myself the day after he died. |
- .آره، من زودي بهش زنگ زدم - | - Yes, I called him right away. |
. جالبه ، زنگ زدم خونه ولی رفته بودی | Funny, we called your house, but you'd just left. |
به کارگزارت زنگ زدم به سنديکاي فيلمنامه نويسان زنگ زدم | I called your agent, I called the Screenwriters Guild. |
"سلام "جنیس وای خدایا چقدر خوب شد زنگ زدی | - Hey, Janice. - My God, I am so glad you called me. |
حتی به اداره ی حفاظت از حیوانات هم زنگ زدم - تو به اداره حفاظت حیوانات زنگ زدی؟ | -I've even got animal control. -You called animal control? |
تو بمن زنگ زدی | You called me. |
پس , بهش زنگ زدی ... | So...you called her... |
.وقتی که ساعت دوی نصفه شب به من زنگ زدی | You called me at 2:00 a.m. |
...فورمن اگه زنگ زده بود از خونه بياي چفت و بست لباس نپوشيده بودي گيسات افشون بود، آرايش نکرده بودي به عبارتي از قبل توي بيمارستان بودي | If Foreman had called you in from home, you wouldn't have pressed clothes, coiffed hair, and makeup, which means you were already here in the hospital. |
ميتونستم به پليس زنگ بزنم | I could have called the police. |
حداقل میتونستی زنگ بزنی | You could have called. |
.میتونستی به هرکدومِ ما زنگ بزنی .حتما میومدیم | You could have called any one of us. We'd have been there. |
.میتونستی زنگ بزنی - ...خب - | Well, you could have called. |
...اگه دوباره رفته بودی سمت این مواد .می تونستی زنگ بزنی. می تونستی با من حرف بزنی... | If you were anywhere near this kind of thing again, you could have called, you could have talked to me. |
همینطور ، به فرودگاه زنگ بزن و یه جوری که من هم صداتو بشنوم | Just the same, call the airport and let me hear you tell them. |
من زنگ مي زنم خونه توهم زنگ بزن به خونه سيسي | I'll call home, and you try her at Sissie's. Okay. |
.بيا، سکه رو بگير بهش زنگ بزن .خودش اين طور مي خواد | Here, take the nickel and call her. She wants you to. |
گرانيت 0386 .حالا برو بهش زنگ بزن | Granite-0-3-8-6. Now go on and call her. |
خب پس بهش زنگ بزن و ازش عذر خواهي کن و بگو ما نميتونيم به اونجا بياييم | Well, call her up and tell her we can't go. Tell her I made another engagement. |
.خوبه. يادم نمياد که زنگ زده باشم | Good. I don't remember calling. |
امیدوارم زنگ زده باشی که بگی | I hope you're calling to tell me you have |
.امیدوارم واسه همین زنگ زده باشی | I hope this is why you're calling me. |