Etymology
Blog
Etymology Blog

Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

حشری شدن [hašarí šodán] (to get horny) conjugation

Persian
This verb can also mean the following: become sexually aroused
present
past
Stems
حشری شو
حشری شد
Participles
حشری شونده
حشری شده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
حشری می‌شوم
حشری می‌شوی
حشری می‌شود
حشری می‌شویم
حشری می‌شوید
حشری می‌شوند
Present progressive tense
دارم حشری می‌شوم
داری حشری می‌شوی
دارد حشری می‌شود
داریم حشری می‌شویم
دارید حشری می‌شوید
دارند حشری می‌شوند
Present perfect tense
حشری شده‌ایم
حشری شده‌اید
حشری شده‌اند
حشری شده‌ام
حشری شده‌ای
حشری شده است
Past tense
حشری شدیم
حشری شدید
حشری شدند
حشری شدم
حشری شدی
حشری شد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
حشری شوم
حشری شوی
حشری شود
حشری شویم
حشری شوید
حشری شوند
Past imperfect tense
حشری می‌شدیم
حشری می‌شدید
حشری می‌شدند
حشری می‌شدم
حشری می‌شدی
حشری می‌شد
Past progressive tense
داشتیم حشری می‌شدیم
داشتید حشری می‌شدید
داشتند حشری می‌شدند
داشتم حشری می‌شدم
داشتی حشری می‌شدی
داشت حشری می‌شد
Pluperfect tense
حشری شده بودم
حشری شده بودی
حشری شده بود
حشری شده بودیم
حشری شده بودید
حشری شده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
حشری خواهم شد
حشری خواهی شد
حشری خواهد شد
حشری خواهیم شد
حشری خواهید شد
حشری خواهند شد
Imperative mood
حشری بشوید
حشری بشو
Subjunctive present tense
حشری بشوم
حشری بشوی
حشری بشود
حشری بشویم
حشری بشوید
حشری بشوند
Subjunctive past tense
حشری شده باشیم
حشری شده باشید
حشری شده باشند
حشری شده باشم
حشری شده باشی
حشری شده باشد

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Random

به وجود آوردن
bring into existence
پاک کردن
clean
تفریح کردن
have fun
تمام کردن
complete
توضیح دادن
explain
جستجو کردن
search
حساب کردن
calculate
حفظ کردن
memorize
ختنه کردن
circumcise
دنبال کردن
follow

Other Persian verbs with the meaning similar to 'get horny':

None found.