Etymology
Blog
Etymology Blog

Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

کاوش کردن [kâvosh kardán] (to explore) conjugation

Persian
present
past
Stems
کاوش کن
کاوش کرد
Participles
کاوش کننده
کاوش کرده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
کاوش می‌کنم
کاوش می‌کنی
کاوش می‌کند
کاوش می‌کنیم
کاوش می‌کنید
کاوش می‌کنند
Present progressive tense
دارم کاوش می‌کنم
داری کاوش می‌کنی
دارد کاوش می‌کند
داریم کاوش می‌کنیم
دارید کاوش می‌کنید
دارند کاوش می‌کنند
Present perfect tense
کاوش کرده‌ایم
کاوش کرده‌اید
کاوش کرده‌اند
کاوش کرده‌ام
کاوش کرده‌ای
کاوش کرده است
Past tense
کاوش کردیم
کاوش کردید
کاوش کردند
کاوش کردم
کاوش کردی
کاوش کرد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
کاوش کنم
کاوش کنی
کاوش کند
کاوش کنیم
کاوش کنید
کاوش کنند
Past imperfect tense
کاوش می‌کردیم
کاوش می‌کردید
کاوش می‌کردند
کاوش می‌کردم
کاوش می‌کردی
کاوش می‌کرد
Past progressive tense
داشتیم کاوش می‌کردیم
داشتید کاوش می‌کردید
داشتند کاوش می‌کردند
داشتم کاوش می‌کردم
داشتی کاوش می‌کردی
داشت کاوش می‌کرد
Pluperfect tense
کاوش کرده بودم
کاوش کرده بودی
کاوش کرده بود
کاوش کرده بودیم
کاوش کرده بودید
کاوش کرده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
کاوش خواهم کرد
کاوش خواهی کرد
کاوش خواهد کرد
کاوش خواهیم کرد
کاوش خواهید کرد
کاوش خواهند کرد
Imperative mood
کاوش بکنید
کاوش بکن
Subjunctive present tense
کاوش بکنم
کاوش بکنی
کاوش بکند
کاوش بکنیم
کاوش بکنید
کاوش بکنند
Subjunctive past tense
کاوش کرده باشیم
کاوش کرده باشید
کاوش کرده باشند
کاوش کرده باشم
کاوش کرده باشی
کاوش کرده باشد

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

کوشش کردن
try

Similar but longer

Not found
We have none.

Random

تکرار کردن
repeat
چیندن
pluck
درد گرفتن
hurt
دمیدن
breathe
فراموش کردن
forget
فرو رفتن
go down
فضولی کردن
pry
قمپز درکردن
exaggerate
کوبیدن
beat
گفتن
say

Other Persian verbs with the meaning similar to 'explore':

None found.