Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

زندگی کردن [zendegí kardán] (to live) conjugation

Persian
57 examples
present
past
Stems
زندگی کن
زندگی کرد
Participles
زندگی کننده
زندگی کرده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
زندگی می‌کنم
زندگی می‌کنی
زندگی می‌کند
زندگی می‌کنیم
زندگی می‌کنید
زندگی می‌کنند
Present progressive tense
دارم زندگی می‌کنم
داری زندگی می‌کنی
دارد زندگی می‌کند
داریم زندگی می‌کنیم
دارید زندگی می‌کنید
دارند زندگی می‌کنند
Present perfect tense
زندگی کرده‌ایم
زندگی کرده‌اید
زندگی کرده‌اند
زندگی کرده‌ام
زندگی کرده‌ای
زندگی کرده است
Past tense
زندگی کردیم
زندگی کردید
زندگی کردند
زندگی کردم
زندگی کردی
زندگی کرد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
زندگی کنم
زندگی کنی
زندگی کند
زندگی کنیم
زندگی کنید
زندگی کنند
Past imperfect tense
زندگی می‌کردیم
زندگی می‌کردید
زندگی می‌کردند
زندگی می‌کردم
زندگی می‌کردی
زندگی می‌کرد
Past progressive tense
داشتیم زندگی می‌کردیم
داشتید زندگی می‌کردید
داشتند زندگی می‌کردند
داشتم زندگی می‌کردم
داشتی زندگی می‌کردی
داشت زندگی می‌کرد
Pluperfect tense
زندگی کرده بودم
زندگی کرده بودی
زندگی کرده بود
زندگی کرده بودیم
زندگی کرده بودید
زندگی کرده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
زندگی خواهم کرد
زندگی خواهی کرد
زندگی خواهد کرد
زندگی خواهیم کرد
زندگی خواهید کرد
زندگی خواهند کرد
Imperative mood
زندگی بکنید
زندگی بکن
Subjunctive present tense
زندگی بکنم
زندگی بکنی
زندگی بکند
زندگی بکنیم
زندگی بکنید
زندگی بکنند
Subjunctive past tense
زندگی کرده باشیم
زندگی کرده باشید
زندگی کرده باشند
زندگی کرده باشم
زندگی کرده باشی
زندگی کرده باشد

Examples of زندگی کردن

Example in PersianTranslation in English
منظورم اومدن و زندگی کردن با منه؟I mean about coming to live with me?
.این خانواده نسل ها اینجا زندگی کردنThe family has lived in this glen for centuries.
و اونها مدتی به همین صورت زندگی کردن تا اینکه یه دشمن جدید پیداش شدAnd they live like that for a while until a new enemy arrives.
ما بی سروصدا و مخفیانه در حال زندگی کردن با هم بودیمWe are silently and stealthily... negotiating the terms of a life lived together.
وقتی تو رو ببینه قلبش از حرکت می ایسته و الا ارزش زندگی کردن رو ندارهHis heart will stop at the very sight of you or he doesn't deserve to live.
. برو تو آپارتمان زندگی کنGoodness! Go and live in a tenement, then.
.تا اون موقع، زندگی کن و ازش درس بگیرUntil then, you live and learn.
من نمیتونم بهت بگم چطور زندگی کن و چجوری باش پاتریک یا اینکه با کی باشیI can't tell you how to live your life, Patrick, or who to live it with.
منظورت اینه که " بیا باهام زندگی کن "بعد عاشقشم شو، بعد باهام ازدواج کنYou mean, "Come live with me, then love me, then marry me."
برو بیرون یه کم زندگی کن خوش بگذرون حال کنGet out, live a little, have some fun.
و بقیه عمرش رو در آزادی گذروند و در آزادی زندگی کردAnd for the remaining years of his life he lived a free man.
این مرد خوب زندگی کردThis man lived a good life.
و بدون ناراحتی انجا زندگی کرد بزرگ شد ،بزرگ شد بزرگ ِبزرگ تنهایی از خودش محافظت کردBunyan lived there undisturbed, and he grew and he grew bigger, bigger, alone, keeping to himself, keeping away from civilization.
،اما بولتزمن بطور متفاوتی در زمان خود .همانگونه که زندگی کرده‌بود، همانگونه نیز درگذشتYet Boltzmann died as he had lived: out of step with his times.
اگه سالهایی رو که روپینی زندگی کرده بهش اضافه کنیم؛ من از تو سنم بیشترهIf I added up all the years Rupini lived, I'd be older than you.
انگار نه انگار که lتو اروپا زندگی کرده ای.It's doesn't look like you lived in Europe.
حال چرا او یک بازدید کننده را در مرکز روانی می کشه؟ جایی که او به مدت دو سال زندگی کرده این یادآور یک داستانه مرموزهAs to why he may have murdered a visitor to the facility where Reyes lived for two years, that remains a complete mystery.
می تونی سال آخر دبیرستانتو صرف شرکت تو جنگِ غیر قابلِ پیروزی ای بکنی با مردی بکنی که خیلی بیشتر از تو , تو این دنیا زندگی کرده و خیلی چیزهارو بیشتراز تو میدونهYou can spend your final year of high school in a war you can't win against a man who's lived far longer and knows far more than you.
به این طریق من تو دنیای خودم زندگی می‌کنم، نه دنیای توThat way I get to live in my world and not yours.
که بفهمی کجا زندگی می‌کنم؟So you can find out where I live?
‏توی یه خونه زندگی می‌کنم ‏شب‌ها می‌خوابم ‏هیچوقت توی زندگیم ‏اینقدر خوشحال نبودمI live in a house, I sleep at night..., I've never been happier in my life.
تو این گونه لباس می‌پوشی،در چنین خانه ای زندگی می‌کنی، چنین اثاثیه ای داری از این کامپیوتر استفاده می‌کنیYou dress this way, you live in a house like this, you have furniture like this, you use this computer,
هنوز نمی‌دونم چرا اینجا زندگی می‌کنیI still don't see how you can live here.
، وایسا بینم حالا دیگه تو هم اینجا زندگی می‌کنی ؟Oh, wait, you live here now, too?
کجا زندگی می‌کنی؟- Where do you live?
من جانوری را می‌شناسم که در آب جوشان زندگی می‌کندI know an animal that can live in boiling water or in solid ice.
.فقط پول منو بیارید و بعدش به خوبی و خوش زندگی می‌کنیمJust bring me the money, and then we can all live happily ever after, right?
‏ - ‏فکر کنم توی یه ساختمون زندگی می‌کنیم ‏‏I think, we live in the same building.
‏شما توی همین منطقه زندگی می‌کنید؟Do you live in the area?
، ما شش ماه بعد ازدواج کردیم . و مدتی در خیابان لوبوتکس زندگی کردیمWe were married six months later, and lived for a while on the Rue Lebouteux.
یه یکی دو سالی اینجا زندگی کردیم .و دوباره آسمون روشن شدlived here a couple of years, and then the sky lit up again.
ما قبل از جدایی ،خیلی خوب زندگی کردیم مثل همه خونواده هایی که تو این کشور زندگی کردنWe lived very well before the Depression, as well as any family ever lived in this country.
ما توی یه تخت خوابیدیم .معصوم با هم زندگی کردیمWe slept in the same bed, lived together sinlessly.
آنا فروید و دوروتی برلینگام‏ در منزل قدیمی زیگموند فروید در لندن زندگی کردند. ‏Anna Freud and Dorothy Burlingham lived on in Sigmund Freud's old house in London.
، زندگی شخصی من ، اونجوری که میخواستم . پیش نرفت ، ولی من پرانرژی بودم ، و به روش خودم زندگی کردمMy own life didn't work out exactly as I wanted it to, but I was energetic and lived a full life in my own way.
. هردو خیلی جوون . فکر میکنم 100 سال زندگی کردمBoth so young.I feel like I've lived a hundred years since then.
من سالهای بین دو جنگ جهانی زندگی کردمI've lived through two world wars.
...ولی باید بگم که با چند زن تو دوره های مختلف زندگی کردم .ولی تا حالا دوامِ رابطه هام به دو سال هم نرسیدهI'm not happy about it, but I've lived with women a few times, and it doesn't ever make it to two years.
یک زمان من توی دالاس بی خانه مان بودم و 15 سال با فقر توی هیوستون زندگی کردمI was homeless at one point in Dallas, I lived in poverty for 15 years in Houston.
و لابد توی یه کلبه چوبی زندگی کردی، آره؟And I bet you lived in a real log cabin too, didn't you?
پس اینجوری زندگی کردیThat must be how you lived.
یه مدتی میشه که "لیما" نبودم چند وقت اونجا زندگی کردی؟I haven't been in Lima in quite a while. How long have you lived there?
تو باهاش چند سال اینجا زندگی کردی ، حالا فقط زن سابقته؟You lived with her for several years Now she is just your ex-wife
ولی بین کافرها هم زندگی کردیBut you lived amongst the pagans.
قبل از اینکه بیام اینجا زندگی کنم توی هتل زندگی می کردمI used to live in hotels before I lived here.
یعنی اینکه باید با شجاعت . و بدون ترس زندگی کنیAnd it's meant to be lived with courage... and not laden with fear.
و اگه عمری داشتی چه قدر میخواستی زندگی کنی ؟And how long would you have lived if you had?
اگر در زمان حال زندگی کنید احتیاجی به بیمه عمر نداریدIf you lived in the present you had no need for life insurance.
تو در یک حقیقت و زندگی متفاوت زندگی خواهی کرد وقتی که مردم به شما نگاه می کنند و می گن : تو چه کار می کنی که من نمی کنمYou will live in a different reality, a different life, when people will look at you and say, "what do you do different than me?",
روح زيبات در بدن يکی ديگه زندگی خواهد کردYour beautiful soul will live on In the body of another.
اينجا و در بين گله ـش ، خانواده ـش و شما زندگی خواهد کردShe will live here among you, her pack, her family.
در کنار هم جاودانه زندگی خواهیم کرد Together, we will live forever.Together, we will live forever.
تا ابد زندگی خواهیم کرد We will live forever.We will live forever.
اونجا جاییه که شما و دیگر زندانی ها توش زندگی خواهید کردThat building there houses the tiers. That's whereyou and the other inmates will live.
آنها را از بخشی از روستاهای اطراف هندوستان از خانواده های فقیری می خرند که تنها در صورتی گاوهایشان را می فروشند که به آنها اطمینان داده شود این حیوانات باقی عمرشان را در مزارع .زندگی خواهند کردThousands of India cows are slaughtered each week for their skins, purchased from poor families in part of rural India who sell them only after the assurance that the animals will live out their lives on farms.
.اگه درست زندگی کرده باشیIf you live tomorrow life.
چطوری میتونی باهاش زندگی کرده باشی پیغامش رو شنیده باشی , لمسش کرده باشی و با این حال هنوز نبینی ؟How can you have lived with him, heard his message, touched him, and still not see?

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Other Persian verbs with the meaning similar to 'live':

None found.