Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

سعی کردن [sa'í kardán] (to try) conjugation

Persian
59 examples
present
past
Stems
سعی کن
سعی کرد
Participles
سعی کننده
سعی کرده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
سعی می‌کنم
سعی می‌کنی
سعی می‌کند
سعی می‌کنیم
سعی می‌کنید
سعی می‌کنند
Present progressive tense
دارم سعی می‌کنم
داری سعی می‌کنی
دارد سعی می‌کند
داریم سعی می‌کنیم
دارید سعی می‌کنید
دارند سعی می‌کنند
Present perfect tense
سعی کرده‌ایم
سعی کرده‌اید
سعی کرده‌اند
سعی کرده‌ام
سعی کرده‌ای
سعی کرده است
Past tense
سعی کردیم
سعی کردید
سعی کردند
سعی کردم
سعی کردی
سعی کرد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
سعی کنم
سعی کنی
سعی کند
سعی کنیم
سعی کنید
سعی کنند
Past imperfect tense
سعی می‌کردیم
سعی می‌کردید
سعی می‌کردند
سعی می‌کردم
سعی می‌کردی
سعی می‌کرد
Past progressive tense
داشتیم سعی می‌کردیم
داشتید سعی می‌کردید
داشتند سعی می‌کردند
داشتم سعی می‌کردم
داشتی سعی می‌کردی
داشت سعی می‌کرد
Pluperfect tense
سعی کرده بودم
سعی کرده بودی
سعی کرده بود
سعی کرده بودیم
سعی کرده بودید
سعی کرده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
سعی خواهم کرد
سعی خواهی کرد
سعی خواهد کرد
سعی خواهیم کرد
سعی خواهید کرد
سعی خواهند کرد
Imperative mood
سعی بکنید
سعی بکن
Subjunctive present tense
سعی بکنم
سعی بکنی
سعی بکند
سعی بکنیم
سعی بکنید
سعی بکنند
Subjunctive past tense
سعی کرده باشیم
سعی کرده باشید
سعی کرده باشند
سعی کرده باشم
سعی کرده باشی
سعی کرده باشد

Examples of سعی کردن

Example in PersianTranslation in English
.و گروه شما سعی کردن از این مانع رد بشنAnd your group is trying to get passed them.
.خب، اون ارزش سعی کردن داشتWell, it was worth a try...
.یه سری سعی کردن ما رو بکشن دوبارهPeople are trying to kill us again.
500سال پیش پرتغالی ها و اسپانیی ها اومدن اینجا هر دوشون سعی کردن به روش های از این کشور منافعی به دست بیارنFive hundred years ago, the Portuguese and the Spanish came here, each trying to get the country from their natives.
.نتونستم. و باور کنین که سعیمو کردم - منظورت از سعی کردن چیه؟- Oh, yeah? How does one try?
عزیزم , لطفا سعی کن منو درک کنی.Darling, please try to understand me.
. سعی کن منو درک کنیI'm trying to make a go of my dusiness
اوه، "جک"، سعی کن بفهمیOh, Jack, please try to understand.
خب، سعی کن کمال و فضیلت رو بینیWell, try seeing accomplishment.
دوباره سعی کن... مطمئنم تو راههKeep trying -- l'm sure he's on his way back from ...
یکی یه بار سعی کرد بکنهOne guy tried that on me once.
و اون فرار کرد و سعی کرد برای پول پدرم با اون ازدواج کنهAnd he ran off and tried to marry her for my father's money.
...فقط میخواستم هلش بدم عقب ولی سعی کردI just tried to push her off me and she tried...
سعی کرد من نتونستم بفهممHe tried. I couldn't get it.
من یادمه که اون سعی کرد کنار بیاد با ماI remember she tried to make it work here with us with him.
بابای اون سعی کرده بود تو رو از کار بیکار کنه !His father tried to put you out of business!
او ن سعی کرده بر عشقش غلبه کنه ، اما قادر نبوده ، آقای نایتلی تشویقش کرده دوباره سعی کنه.That he tried to overcome his love, but not been able to, and Mr. Knightley encouraged him to try again.
بهت گفته که سعی کرده زنش رو بکشه؟Did he tell you he tried to kill his wife?
من به مشخصات ، بررسی و به عنوان من شما سعی کرده اند با او تماس...I will check the specifications, and as I see you have tried to contact him ...
در چند دهه گذشته آن‌ها سعی کرده‌اند تا آزادی کشورشان را با مبارزات مسلحانه به دست بیاورند و بعضی گروه‌ها هنوز همین کار را می‌کنندFor decades they have tried to achieve national liberation through armed struggle some groups still do but the majority now support popular protest instead
.مشکلاتی که هنوز دارم سعی می‌کنم حلشون کنمProblems that I'm still trying to work my way through.
- سعی می‌کنم، بله- I try to, yes.
من سعی می‌کنم چیزایی رو که از ما می‌خواد درک کنمI try to understand what he wants from me.
سعی می‌کنم بهش متوسل بشمI try to grab ahold to his belt.
زود این كارو بكنید - سعی می‌کنم، در حال سعی كردنم -- I'm trying! I'm trying! I'm trying!
.می‌دونستم که سعی می‌کنی با حرف زدن منصرفم کنیI knew you'd try and talk me out of it.
تو سعی می‌کنی خدا رو درک کنی؟You try to understand God.
...‏‏شغل تو "وصل کننده" است، که یعنی ‏هر روز 500 بار با تلفن زنگ می‌زنی ‏سعی می‌کنی منو به تاجرهای ثروتمند وصل کنیYour job is 'connector', which means... that you'll be dialing the phone over 500 times a day, trying to 'connect' me with wealthy business owners.
‏داری سعی می‌کنی از خودت محافظت کنیYou're trying to protect yourself.
اکثر بازاریابی به عملکرد مردم توجه می‌کند و سعی می‌کند تشخیص دهدکه چه باید کرد اما ماسعی می‌کنیم به ارزش‌های اساسی مردم توجه کنیمI mean most of marketing was looking at people's actions and trying to figure out what to do, but what we were doing was we were trying to look at people's underlying values so that we could predict what is their lifestyle,
فکر کردم داریم سعی می‌کنیم دنیا رو جای بهتری کنیمI thought we were trying to make it a better place.
‏سعی می‌کنیم اینجا رو مثل قبرستون ساکت کنیم ‏تا ببینیم از اینجا میرن یا نهWe'll try to make this place as quiet as a graveyard, see if they move on.
دارید سعی می‌کنید عقیدتونو بیان کنید سعی می‌کنید بفهمید چه کسی هستید دارید به چه آدمی تبدیل می‌شید ، و درعین حال دارید سعی می‌کنید زندگی سراسر خدمت رسانی تان را داشته باشیدYou are trying to assert yourself, trying to find out who you are, who you are becoming, at the same time you are trying to live a life of dedication of service and you are trying to make all of these things fit into who you are,
دارید سعی می‌کنید عقیدتونو بیان کنید سعی می‌کنید بفهمید چه کسی هستید دارید به چه آدمی تبدیل می‌شید ، و درعین حال دارید سعی می‌کنید زندگی سراسر خدمت رسانی تان را داشته باشیدYou are trying to assert yourself, trying to find out who you are, who you are becoming, at the same time you are trying to live a life of dedication of service and you are trying to make all of these things fit into who you are,
در چند دهه گذشته آن‌ها سعی کرده‌اند تا آزادی کشورشان را با مبارزات مسلحانه به دست بیاورند و بعضی گروه‌ها هنوز همین کار را می‌کنندFor decades they have tried to achieve national liberation through armed struggle some groups still do but the majority now support popular protest instead
بله ما چندین د فعه سعی کردیم باهاشون ارنباط برقرارکنیم امایه ماجوایی ندادندWe tried to contact them several times but they didn't answer.
ما سعی کردیمWe tried that.
ما سعی کردیم کمکش کنیم ولیWe tried to help her, but...
من انجام ندادم تو این رو می دونی ما سعی کردیم چیز جدیدی بدست بیاریم- That's not what I did and you know it. - We tried something new.
ما سعی کردیم فقط از بخش کوچیکی از قدرت استفاده کنیم و حالا حتی کمتر ثبات دارهWe tried to use only a fraction of the power... and now it is even less stable.
آیا شما تا به حال سعی کردید یه زبان شرقی رو یاد بگیرید؟German, French and English. Have you ever tried to learn any Oriental language?
به این خاطر سعی کردید مسمومم کنید؟And that's why you tried to poison me?
با توجه به پتانسیل بالقوه، عده زیادی سعی کردند برنامه رو دوباره استارت بزنندRealizing it's potential, many tried to re-start the Program.
سعی کردم قانعت کنمl tried to reason with you.
من سعی کردم کنار برم......ltriedtostay away .
، خیلی سعی کردم ، باورم مث شما باشهI've tried hard to make believe the way you do,
من سعی کردم بی سر و صدا بیام , اما... -I tried to come in quietly, but...
تقریبا رفتم توی ماسه ها وقتی سعی کردم دورش بزنمI almost got stuck in the sand when I tried to get around it.
سعی کردی تخمِ خودت رو لیس بزنی؟You tried licking your own balls yet? .
‏همون موقع که .‏سعی کردی فریبمون بدی ما بهت پول دادیمWhen you tried to deceive us.
تو سعی کردی منو از یاد ببریYou tried to forget me.
یادته سعی کردی بهم بگی که. .You remember when you tried to tell me what..
.من میدونم سعی کردی بهم کمک کنی .به موبی کمک میکنیI know that you tried to help me. You help Moby.
اگر الان سعی کنم کالسکه رو متوقف کنم رم می کنه-There'll be hell to pay if I tried to stop him now!
.و فکر می‌کرد من تو رو می‌کشم اگه سعی کنی منو بکشیAnd he believed that I would kill you if you tried.
چی میشه اگه واقعا بریم به سرویس مخفی و، مثلا، سعی کنیم تا از کاخ سفید محافظت کنیم؟What if we actually went into the secret service and, like, tried to protect the white house?
.و سهم بقیه ما، خرده نان های روی میز باشد ولی به یاد داشته باشید، اگر شما سعی کنید و مالیات گرم شدن زمین را cap-and-trade که مالیات سیستم ... به مردم تحمیل کنید ... با این ایده که شما می خواهید جان خرسهای قطبی را نجات دهیدif you tried to put on cap-and-trade and a global warming what you're gonna do is destroy human society.
‏نه، داشتم سعی می‌کردم ازت محافظت کنمNo. I was trying to protect you. Oh.
.بله،دوباره سعی خواهیم کردALEERA: Yes, we will try again.

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Other Persian verbs with the meaning similar to 'try':

None found.