Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

ترساندن [tarsândán] (to frighten) conjugation

Persian
8 examples
present
past
Stems
ترسان
ترساند
Participles
ترساننده
ترسانده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
می‌ترسانم
می‌ترسانی
می‌ترساند
می‌ترسانیم
می‌ترسانید
می‌ترسانند
Present progressive tense
دارم می‌ترسانم
داری می‌ترسانی
دارد می‌ترساند
داریم می‌ترسانیم
دارید می‌ترسانید
دارند می‌ترسانند
Present perfect tense
ترسانده‌ایم
ترسانده‌اید
ترسانده‌اند
ترسانده‌ام
ترسانده‌ای
ترسانده است
Past tense
ترساندیم
ترساندید
ترساندند
ترساندم
ترساندی
ترساند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
ترسانم
ترسانی
ترساند
ترسانیم
ترسانید
ترسانند
Past imperfect tense
می‌ترساندیم
می‌ترساندید
می‌ترساندند
می‌ترساندم
می‌ترساندی
می‌ترساند
Past progressive tense
داشتیم می‌ترساندیم
داشتید می‌ترساندید
داشتند می‌ترساندند
داشتم می‌ترساندم
داشتی می‌ترساندی
داشت می‌ترساند
Pluperfect tense
ترسانده بودم
ترسانده بودی
ترسانده بود
ترسانده بودیم
ترسانده بودید
ترسانده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
خواهم ترساند
خواهی ترساند
خواهد ترساند
خواهیم ترساند
خواهید ترساند
خواهند ترساند
Imperative mood
بترسانید
بترسان
Subjunctive present tense
بترسانم
بترسانی
بترساند
بترسانیم
بترسانید
بترسانند
Subjunctive past tense
ترسانده باشیم
ترسانده باشید
ترسانده باشند
ترسانده باشم
ترسانده باشی
ترسانده باشد

Examples of ترساندن

Example in PersianTranslation in English
و عقيده داريم اگر شما باشيد ترساندن را مستلزم يک جامعه ي آزاد مي دانستيدAnd consider, if you will, the frightening implications of that for a free society.
داستانهايي براي ترساندن خون آشام ها .قبل از اينکه صبح بخوابندStories to frighten vampires before they go to sleep in the morning.
شوخی، یا ترساندن من و یا صرفاً برای اینکه به من نشون بده می تونه براحتی منو از بین ببره هر وقت اراده کنهSport, to frighten me, or... merely to show me he can eliminate what's dear to me at will.
صدايي در مي آمد که مرا بيشتر مي ترساند طوري که فکر مي کردم ديوانه شدمThat frightened me even more as I thought I was going out of my mind.
آنچه به کانتور الهام می‌بخشید .منتقدانش را می‌ترساندWhat was inspiring for Cantor, frightened his critics.
اگر شما را ترسانده ام , متاسفمSorry if l frightened you.
:آنچه گالیله را ترسانده بود کانتور اثبات کرده بود یعنی اینکهWhat had frightened Galileo, Cantor had proved:
:آنچه گالیله را ترسانده بود کانتور اثبات کرده بود یعنی اینکهWhat had frightened Galileo, Cantor had proved:

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Other Persian verbs with the meaning similar to 'frighten':

None found.