Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

اعتراض کردن [e'terâz kardán] (to protest) conjugation

Persian
8 examples
present
past
Stems
اعتراض کن
اعتراض کرد
Participles
اعتراض کننده
اعتراض کرده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
اعتراض می‌کنم
اعتراض می‌کنی
اعتراض می‌کند
اعتراض می‌کنیم
اعتراض می‌کنید
اعتراض می‌کنند
Present progressive tense
دارم اعتراض می‌کنم
داری اعتراض می‌کنی
دارد اعتراض می‌کند
داریم اعتراض می‌کنیم
دارید اعتراض می‌کنید
دارند اعتراض می‌کنند
Present perfect tense
اعتراض کرده‌ایم
اعتراض کرده‌اید
اعتراض کرده‌اند
اعتراض کرده‌ام
اعتراض کرده‌ای
اعتراض کرده است
Past tense
اعتراض کردیم
اعتراض کردید
اعتراض کردند
اعتراض کردم
اعتراض کردی
اعتراض کرد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
اعتراض کنم
اعتراض کنی
اعتراض کند
اعتراض کنیم
اعتراض کنید
اعتراض کنند
Past imperfect tense
اعتراض می‌کردیم
اعتراض می‌کردید
اعتراض می‌کردند
اعتراض می‌کردم
اعتراض می‌کردی
اعتراض می‌کرد
Past progressive tense
داشتیم اعتراض می‌کردیم
داشتید اعتراض می‌کردید
داشتند اعتراض می‌کردند
داشتم اعتراض می‌کردم
داشتی اعتراض می‌کردی
داشت اعتراض می‌کرد
Pluperfect tense
اعتراض کرده بودم
اعتراض کرده بودی
اعتراض کرده بود
اعتراض کرده بودیم
اعتراض کرده بودید
اعتراض کرده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
اعتراض خواهم کرد
اعتراض خواهی کرد
اعتراض خواهد کرد
اعتراض خواهیم کرد
اعتراض خواهید کرد
اعتراض خواهند کرد
Imperative mood
اعتراض بکنید
اعتراض بکن
Subjunctive present tense
اعتراض بکنم
اعتراض بکنی
اعتراض بکند
اعتراض بکنیم
اعتراض بکنید
اعتراض بکنند
Subjunctive past tense
اعتراض کرده باشیم
اعتراض کرده باشید
اعتراض کرده باشند
اعتراض کرده باشم
اعتراض کرده باشی
اعتراض کرده باشد

Examples of اعتراض کردن

Example in PersianTranslation in English
دست از اعتراض کردن ميکشم؟Quit in protest?
... پشتم پُر از زخم‏هاي ضخيمه . بخاطر اعتراض کردن آزاديم ...My back is thick with scars... for protesting my freedom.
تو برو یه آبجو ارزون بخور و بعدش برو اعتراض کن تو به این چیزا کاریت نباشهYou're gonna drink cheap beer and you're gonna protest things you don't care about.
ولي اون توي جنگِ اولِ جليج فارس ...از "بوشِ پدر" مدال گرفته و به جنگِ دوم اعتراض کرد ...و با بودجه متعادل از دولت خارج شد و تونست رده چهارم تحصيلات عاليه .رو در دوره خودش بدست بيارهBut he was decorated from the first Gulf War, protested the second, left his state with a balanced budget and the fourth-highest education rate.
دلايل اعتراضات همونقدر زياده که اعتراض کننده هاي ما زيادهThe list of things we're protesting against is as varied as the protesters themselves.
تا امروز ، تعداد زیادی از مردم به جرم و جنایت سازمان یافته اعتراض کردندEven today, a large number of people protested against organized crime.
فدرال را پایان دهید ،"آمریکایی های آگاه به "سیستم ذخیره فدرال .بانک مرکزی آمریکا) اعتراض کردند) .آنها در تمام 38 دفتر حکمرانی منطقه ای اعتراض کردندInformed Americans protested the private Federal Reserve System at all 38 of their regional governorship offices.
آنجا، مردان و زناني که ... مدت زيادي ستمديده‌اند ... بخاطر محروم شدن از حقوقشون بعنوان يکآمريکايي بطور مسالمت آميزي اعتراض کردندThere, long suffering men and women peacefully protested the denial of their rights as Americans.

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Other Persian verbs with the meaning similar to 'protest':

None found.