Etymology
Blog
Etymology Blog

Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

تسلیم شدن [taslim šodán] (to surrender) conjugation

Persian
4 examples
This verb can also mean the following: give up, give in
present
past
Stems
تسلیم شو
تسلیم شد
Participles
تسلیم شونده
تسلیم شده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
تسلیم می‌شوم
تسلیم می‌شوی
تسلیم می‌شود
تسلیم می‌شویم
تسلیم می‌شوید
تسلیم می‌شوند
Present progressive tense
دارم تسلیم می‌شوم
داری تسلیم می‌شوی
دارد تسلیم می‌شود
داریم تسلیم می‌شویم
دارید تسلیم می‌شوید
دارند تسلیم می‌شوند
Present perfect tense
تسلیم شده‌ایم
تسلیم شده‌اید
تسلیم شده‌اند
تسلیم شده‌ام
تسلیم شده‌ای
تسلیم شده است
Past tense
تسلیم شدیم
تسلیم شدید
تسلیم شدند
تسلیم شدم
تسلیم شدی
تسلیم شد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
تسلیم شوم
تسلیم شوی
تسلیم شود
تسلیم شویم
تسلیم شوید
تسلیم شوند
Past imperfect tense
تسلیم می‌شدیم
تسلیم می‌شدید
تسلیم می‌شدند
تسلیم می‌شدم
تسلیم می‌شدی
تسلیم می‌شد
Past progressive tense
داشتیم تسلیم می‌شدیم
داشتید تسلیم می‌شدید
داشتند تسلیم می‌شدند
داشتم تسلیم می‌شدم
داشتی تسلیم می‌شدی
داشت تسلیم می‌شد
Pluperfect tense
تسلیم شده بودم
تسلیم شده بودی
تسلیم شده بود
تسلیم شده بودیم
تسلیم شده بودید
تسلیم شده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
تسلیم خواهم شد
تسلیم خواهی شد
تسلیم خواهد شد
تسلیم خواهیم شد
تسلیم خواهید شد
تسلیم خواهند شد
Imperative mood
تسلیم بشوید
تسلیم بشو
Subjunctive present tense
تسلیم بشوم
تسلیم بشوی
تسلیم بشود
تسلیم بشویم
تسلیم بشوید
تسلیم بشوند
Subjunctive past tense
تسلیم شده باشیم
تسلیم شده باشید
تسلیم شده باشند
تسلیم شده باشم
تسلیم شده باشی
تسلیم شده باشد

Examples of تسلیم شدن

Example in PersianTranslation in English
تسلیم شدن
.برده های سربازشون سلاح‌هاشون رو انداختن و تسلیم شدن		Their slave soldiers threw down their spears and surrendered.
... پس انتخاب ما گشنگی کشیدن ... به آرومی ـه .یا تسلیم شدن ...So our choice is to starve... slowly... or surrender.
به تسلیم شدن فکر نمیکنن چون شهرشون رو میخوانThey want their city back, no surrender this time.
تسلیم شو
بی حرکت , تسلیم شو		No surrender! Let's move in!

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Random

باور کردن
believe
بوسیدن
kiss
پنداشتن
think
تبریک گفتن
congratulate
تحصیل کردن
study
تحمل کردن
tolerate
ترکیدن
burst
تشکر کردن
thank
جمع شدن
gather together
خواب دیدن
dream

Other Persian verbs with the meaning similar to 'surrender':

None found.