Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

تشکر کردن [tašakkor kardán] (to thank) conjugation

Persian
35 examples
present
past
Stems
تشکر کن
تشکر کرد
Participles
تشکر کننده
تشکر کرده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
تشکر می‌کنم
تشکر می‌کنی
تشکر می‌کند
تشکر می‌کنیم
تشکر می‌کنید
تشکر می‌کنند
Present progressive tense
دارم تشکر می‌کنم
داری تشکر می‌کنی
دارد تشکر می‌کند
داریم تشکر می‌کنیم
دارید تشکر می‌کنید
دارند تشکر می‌کنند
Present perfect tense
تشکر کرده‌ایم
تشکر کرده‌اید
تشکر کرده‌اند
تشکر کرده‌ام
تشکر کرده‌ای
تشکر کرده است
Past tense
تشکر کردیم
تشکر کردید
تشکر کردند
تشکر کردم
تشکر کردی
تشکر کرد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
تشکر کنم
تشکر کنی
تشکر کند
تشکر کنیم
تشکر کنید
تشکر کنند
Past imperfect tense
تشکر می‌کردیم
تشکر می‌کردید
تشکر می‌کردند
تشکر می‌کردم
تشکر می‌کردی
تشکر می‌کرد
Past progressive tense
داشتیم تشکر می‌کردیم
داشتید تشکر می‌کردید
داشتند تشکر می‌کردند
داشتم تشکر می‌کردم
داشتی تشکر می‌کردی
داشت تشکر می‌کرد
Pluperfect tense
تشکر کرده بودم
تشکر کرده بودی
تشکر کرده بود
تشکر کرده بودیم
تشکر کرده بودید
تشکر کرده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
تشکر خواهم کرد
تشکر خواهی کرد
تشکر خواهد کرد
تشکر خواهیم کرد
تشکر خواهید کرد
تشکر خواهند کرد
Imperative mood
تشکر بکنید
تشکر بکن
Subjunctive present tense
تشکر بکنم
تشکر بکنی
تشکر بکند
تشکر بکنیم
تشکر بکنید
تشکر بکنند
Subjunctive past tense
تشکر کرده باشیم
تشکر کرده باشید
تشکر کرده باشند
تشکر کرده باشم
تشکر کرده باشی
تشکر کرده باشد

Examples of تشکر کردن

Example in PersianTranslation in English
دوستان از شما مي خوام که به من در تشکر کردن از خانم و آقاي کرلئونه ملحق بشيدFolks, I want you to join me in giving a real Nevada thank you to Mr. and Mrs. Michael Corleone!
... اگه نگرانِ تشکر کردن ازم هستي - .واسه اين نيامدم -- If it's about thanking me ... - That's not why I'm here.
هنوز واسه تشکر کردن از من زودهWell, don't thank me yet.
ممنون بخاطر اينکه منو بردين اونجا تشکر کردن کافيه- Thank you so much for taking me there. - Stop thanking me.
واقعا قرار نبود باعث تشکر کردن بشه، نه؟That's not actually supposed to generate a thank-you, was it?
از خدايان تشکر کن..Give thanks to the gods.
.از من تشکر نکن .از ضرب المثلم تشکر کنDon't thank me. Thank my saying.
.از مغزت تشکر کنYou should be thanking your brain.
تشکر کن ازش اما اينجا خوبهTell him thanks, but we're good where we are.
خيالت راحت باشه و از همسرت براي اين کلوچ? ميوه ايِ خوشمزه تشکر کنYou be sure and thank Maisie for this fine pie.
،تعجب کردم که اون ...همون فرانک ديورالي بود ...که اومد و از من تشکر کرد... براي تير اندازي نکردن...I wonder if that's the same Frank Deverell... that came and thanked me... for not shooting his son in the goddamn head.
حتماً مامان، من فکر ميکنم مونيکا به جاي هر دو نفرمون ازش تشکر کردActually, Mom, I think Monica thanked him for the both of us.
از "موننا" بپرسين - اون تنها کسي ....بود که از من تشکر کردAsk Munna - he was the only man who thanked me...
تمپلتون و کسي ازم تشکر کرد؟And do I get thanked?
نميخواي بگي چرا ازت تشکر کرد؟You're not gonna tell me why she thanked you?
اين کاراگاه اونجا بوده و نورمن باهاش درباره دختره حرف زده کاراگاه ازش تشکر کرده و بعد هم از اونجا رفتهThis detective was there, Norman told him about the girl... the detective thanked him and he went away.
اون اول کتاب ازت تشکر کرده و... شما دوتا قبلا خيلي نزديک بودينShe thanked you in the forward and you two were really close.
...يعني چندا بدون اينکه منو بشناسه ازم تشکر کردهThat means Chanda thanked me without knowing who I am.
برای گرفتن این کار اونجوری که باید ازت تشکر کرده باشمI've ever thanked you properly for helping me get it.
،خب، از طرف ملت‌مون ...به خاطر خدماتت ازت تشکر می‌کنمWell, on behalf of our nation, thank you for your service.
اینطوری ازم تشکر می‌کنیThat's how you'll thank me.
از آقاي ميسي تشکر کردم-Just fine. - I wrote Mr. Macy a letter and thanked him for the job.
ازتون تشکر کردم براي قبول کردن اين سِمت؟Have I ever thanked you properly for accepting the post?
شخصا ازت تشکر کردمI've thanked you in person.
.يادم رفت بابت شام اون شب ازت تشکر کنمI never thanked you for dinner.
وقت نشد ازت بخاطر اينکه زنگ زدي تشکر کنمI haven't thanked you for calling.
يه دقيقه صبرکن. نشد ازت تشکر کنمWait a minute, I never thanked you!
اوه به هر حال فکر نکنم شانس اینو داشتم که ازت تشکر کنم واسه گلها که واسم فرستادیI never thanked him for the flowers you sent me.
نمی تونستی ازم تشکر کنیYou could've thanked me.
...حداقل تشکر بکنAt least say thanks...
. پس ، خواستم ازت تشکر کرده باشم . تو واقعا دوست خوبي هستيSo I wanted to say thank you. You're a really good friend.
فکر نمی کنم به اندازه کافی ازت تشکر کرده باشمI really can't thank you enough.
. فقط خواستم ازت تشکر کرده باشمJust wanted to thank you.
. فقط خواستم ازتون تشکر کرده باشم . ببخشيد که کار به اين جاها کِشيدI just wanted to say thank you. I'm sorry it came down to all this.
.مطمئن نیستم که ازت تشکر کرده باشمI'm not sure that I said thank you.

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

تصور کردن
imagine

Similar but longer

Not found
We have none.

Other Persian verbs with the meaning similar to 'thank':

None found.