Etymology
Blog
Etymology Blog

Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

به وجود آوردن [be vojúd âvardán] (to bring into existence) conjugation

Persian
This verb can also mean the following: create, produce
present
past
Stems
به وجود آور
به وجود آورد
Participles
به وجود آورنده
به وجود آورده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
به وجود می‌آورم
به وجود می‌آوری
به وجود می‌آورد
به وجود می‌آوریم
به وجود می‌آورید
به وجود می‌آورند
Present progressive tense
دارم به وجود می‌آورم
داری به وجود می‌آوری
دارد به وجود می‌آورد
داریم به وجود می‌آوریم
دارید به وجود می‌آورید
دارند به وجود می‌آورند
Present perfect tense
به وجود آورده‌ایم
به وجود آورده‌اید
به وجود آورده‌اند
به وجود آورده‌ام
به وجود آورده‌ای
به وجود آورده است
Past tense
به وجود آوردیم
به وجود آوردید
به وجود آوردند
به وجود آوردم
به وجود آوردی
به وجود آورد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
به وجود آورم
به وجود آوری
به وجود آورد
به وجود آوریم
به وجود آورید
به وجود آورند
Past imperfect tense
به وجود می‌آوردیم
به وجود می‌آوردید
به وجود می‌آوردند
به وجود می‌آوردم
به وجود می‌آوردی
به وجود می‌آورد
Past progressive tense
داشتیم به وجود می‌آوردیم
داشتید به وجود می‌آوردید
داشتند به وجود می‌آوردند
داشتم به وجود می‌آوردم
داشتی به وجود می‌آوردی
داشت به وجود می‌آورد
Pluperfect tense
به وجود آورده بودم
به وجود آورده بودی
به وجود آورده بود
به وجود آورده بودیم
به وجود آورده بودید
به وجود آورده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
به وجود خواهم آورد
به وجود خواهی آورد
به وجود خواهد آورد
به وجود خواهیم آورد
به وجود خواهید آورد
به وجود خواهند آورد
Imperative mood
به وجود بیاورید
به وجود بیاور
Subjunctive present tense
به وجود بیاورم
به وجود بیاوری
به وجود بیاورد
به وجود بیاوریم
به وجود بیاورید
به وجود بیاورند
Subjunctive past tense
به وجود آورده باشیم
به وجود آورده باشید
به وجود آورده باشند
به وجود آورده باشم
به وجود آورده باشی
به وجود آورده باشد

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Random

آفریدن
create
افسوس خوردن
regret
برخاستن
stand
بلند کردن
raise
به خاطر سپردن
commit to memory
به وجود آمدن
come into existence
تجدید نظر کردن
revise
تحمل کردن
tolerate
مکیدن
suck
وا کردن
open

Other Persian verbs with the meaning similar to 'bring into existence':

None found.