Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

پریدن [paridán] (to jump) conjugation

Persian
13 examples
This verb can also mean the following: jump
present
past
Stems
پر
پرید
Participles
پرنده
پریده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
می‌پرم
می‌پری
می‌پرد
می‌پریم
می‌پرید
می‌پرند
Present progressive tense
دارم می‌پرم
داری می‌پری
دارد می‌پرد
داریم می‌پریم
دارید می‌پرید
دارند می‌پرند
Present perfect tense
پریده‌ایم
پریده‌اید
پریده‌اند
پریده‌ام
پریده‌ای
پریده است
Past tense
پریدیم
پریدید
پریدند
پریدم
پریدی
پرید
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
پرم
پری
پرد
پریم
پرید
پرند
Past imperfect tense
می‌پریدیم
می‌پریدید
می‌پریدند
می‌پریدم
می‌پریدی
می‌پرید
Past progressive tense
داشتیم می‌پریدیم
داشتید می‌پریدید
داشتند می‌پریدند
داشتم می‌پریدم
داشتی می‌پریدی
داشت می‌پرید
Pluperfect tense
پریده بودم
پریده بودی
پریده بود
پریده بودیم
پریده بودید
پریده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
خواهم پرید
خواهی پرید
خواهد پرید
خواهیم پرید
خواهید پرید
خواهند پرید
Imperative mood
بپرید
بپر
Subjunctive present tense
بپرم
بپری
بپرد
بپریم
بپرید
بپرند
Subjunctive past tense
پریده باشیم
پریده باشید
پریده باشند
پریده باشم
پریده باشی
پریده باشد

Examples of پریدن

Example in PersianTranslation in English
و بسوي رنگين کمان در حال پروازه بسوي نور اميد بسوي آينده آينده اي پر افتخار که متعلق به توستHe is flying into the rainbow, into the light of hope, into the future, the glorious future that belongs to you, to me and to all of us.
وقتی که رباتهای پرنده‌ات دزدیده شدن گزارش مفقودی پر کردی؟Did you file a report when your flying robots were stolen?
...پشت سرت ...تو نمي تونستي ببينيش اما يه ديوار بود پر از اعلاميه افراد گمشدهBehind you-- you couldn't see it-- but there was a wall of missing-person flyers.
.نه خواهر، اون لرزش بود .اون نتونست پر اون رو باز کنهNo, sister, he was trembling. He couldn't open his fly.
و بعد وزش سوزنده اونا رو ميگيره و اونا مثل برگ پر پر ميشنThen the blast wave hits them and they fly apart like leaves.
و اين تنها پاداشي است که خواست کشيش پرنده ي .اسپريت سنت جوزف مي باشدAnd that, really, is the only reward ever asked by the Spirit of Saint Josef's flying Padre.
...ببايد مثل پرنده اي که موش ميخوره بکشيش براي همين ميخوام پنجه هامو تميز کنم...We've got a flying mouse to kill and I want to clean my claws.
وقتی که رباتهای پرنده‌ات دزدیده شدن گزارش مفقودی پر کردی؟Did you file a report when your flying robots were stolen?
! از اون بشقاب پرنده دور شوStep away from the flying saucer!
...یه مرد با یه ماسک ژاپنی بهت حمله کرده .با یه ارتش از رباتهای کوچولو پرندهA man in a kabuki mask attacked you, with an army of miniature flying robots.
و امروز صبح نشستیم تو یه هواپیمای داغون که مطمئنم وقتی پریدم بیرون جام امن تر بودWe flew in a plane so old I'm sure I was safer once I jumped out.
سريع برو بله بپر تو درياچه- Take a flying leap. - Yeah, jump in the lake.
....بدو... بپر... پرواز کنYou gotta bob, you gotta weed, you gotta fly if you have to.

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

بریدن
cut
تنیدن
spin
چشیدن
taste
خریدن
buy
خزیدن
crawl
دمیدن
breathe
دنیدن
walk with pomposity
رسیدن
arrive
سریدن
slide
کشیدن
pull
گزیدن
bite
مکیدن
suck

Similar but longer

پرستیدن
worship
پرسیدن
ask

Other Persian verbs with the meaning similar to 'jump':

None found.