. برای اینجور مواقع ، کیمونویی برای پوشیدن ندارم | I've no kimono to wear for the occasion |
باعث ناراحتیه که قبل از اتتخاب شدن ،باید حتماً یه ارشد شده باشی اگه طور دیگه ای بود الان یکی از .اون لباسا پوشیدن بودم | It's a pity you have to be a prefect before you can be elected, else I'd be wearing one now. |
. خیلی باشکوه ولی نه برای پوشیدن | Really gorgeous. But not to wear. |
خدا حفظت کنه , فرزندم , هیچ کدوم از ما لباس مناسبی برای پوشیدن نداریم 79 00: 06: 01,400 | Bless you, my child,we neither of us have a stitch to wear. |
.. پوشیدن همان چیزهای قدیمی کی فکرشو میکنه. | ..wearing the same old things that one wouldn't have thought of. |
خداي من، تو دوست پسر قدبلند تي شرت پوش و قوي هيکل نداري که با خودت بياري ؟ | Oh, Christ, you haven't got some horrible six-foot, tight-T-shirt-wearing boyfriend? |
يه چيز مسخره بگو ،مثلاً "من زير پوش "! زنونه پوشيدم | Say something crazy like "I'm wearing ladies' underwear!" |
.من زير پوش زنونه پوشيدم | I am wearing ladies' underwear. |
به خودت نگاه کن با چي زير پوش قرمز؟ | Look at you. What's with the red underwear? |
مگه زير پوش قرمز چه مشکلي داره؟ | What's wrong with red underwear? |
پس،آنچه که میپوشم ... صرفا یک جمله است | Well, what i wear is ..a statement.. |
عجله کن و برو لباس بپوش | Hurry and get dressed. And wear your new suit. |
.و ميخوام که با ماشين خودت به گشت بري .هر چي دوست داري بپوش اينجوري مشکلي نداري؟ | And I'd like you to patrol in your own car, wear whatever you want. |
فقط ميخواستم بهت بگم که فردا يک جوراب بي نظير بپوش | I was just gonna tell you to wear matching socks tomorrow. |
همون لباسي که ديروز درست کردم بپوش | What can l wear? Wear the dress l made last week |
اگر اندازه ات نبود ، لباس ابريشمي خاکستري منو بپوش | If it doesn't fit, wear my gray silk one. |
. یادم نمیاد پیش از مهد کودک ، یکیش رو هم پوشیده باشم | I don't remember wearing one before kindergarten. |
. شاید یه چیزی که منجوق داشته باشه ، پوشیده باشی - . چیزی که دارم نیازی به منوج نداره - | - Maybe wear something with beads. -What I got don't need beads. |