Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

خندیدن [xandidán] (to laugh) conjugation

Persian
29 examples
present
past
Stems
خند
خندید
Participles
خندنده
خندیده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
می‌خندم
می‌خندی
می‌خندد
می‌خندیم
می‌خندید
می‌خندند
Present progressive tense
دارم می‌خندم
داری می‌خندی
دارد می‌خندد
داریم می‌خندیم
دارید می‌خندید
دارند می‌خندند
Present perfect tense
خندیده‌ایم
خندیده‌اید
خندیده‌اند
خندیده‌ام
خندیده‌ای
خندیده است
Past tense
خندیدیم
خندیدید
خندیدند
خندیدم
خندیدی
خندید
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
خندم
خندی
خندد
خندیم
خندید
خندند
Past imperfect tense
می‌خندیدیم
می‌خندیدید
می‌خندیدند
می‌خندیدم
می‌خندیدی
می‌خندید
Past progressive tense
داشتیم می‌خندیدیم
داشتید می‌خندیدید
داشتند می‌خندیدند
داشتم می‌خندیدم
داشتی می‌خندیدی
داشت می‌خندید
Pluperfect tense
خندیده بودم
خندیده بودی
خندیده بود
خندیده بودیم
خندیده بودید
خندیده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
خواهم خندید
خواهی خندید
خواهد خندید
خواهیم خندید
خواهید خندید
خواهند خندید
Imperative mood
بخندید
بخند
Subjunctive present tense
بخندم
بخندی
بخندد
بخندیم
بخندید
بخندند
Subjunctive past tense
خندیده باشیم
خندیده باشید
خندیده باشند
خندیده باشم
خندیده باشی
خندیده باشد

Examples of خندیدن

Example in PersianTranslation in English
برای اولین بار تو زندگیم، مردم به جای .اینکه به خودم بخندن، با من خندیدنFor the first time, people didn't laugh at me. They laughed towards me.
تنها کاری که کردن به صورت ما خندیدن (5.روزنامه ای به نام " اسپارک " رو راه اندازی کن) (6.از تبعید برگرد و سرمایه داران رو سرنگون کن)They laughed in our faces.
آره اونا به صورت آدم های به قول خودشون عادی خندیدن و اهمیت ندادن (7.رویایِ عدالت اجتماعی) (8.پستی هارو فاش کن بازم تبعید شو) این دقیقا همون کاری که اونا قرن هاست که می کنن (7.رویایِ عدالت اجتماعی) (8.پستی هارو فاش کن بازم تبعید شو)They laughed in the faces of the common man, just as they have for centuries.
LOL خندیدن با صدای بلند ، درست است؟LOL laughing out loud, right?
دوباره به نوشیدن آب شیر رو می آوردن. در نتیجه شرکت ها ایده بزرگ بعدی شون رو پیدا کردن: یه محصول شیک ابلهانه که اغلب مردم بهش خندیدنwell the companies found their next big idea in a silly designer product that most people laughed off as a passing yuppie fad quot;
چقدر به این کارم می خندیدHe laughed so hard at that.
با این وجود, هنوز می خندید.Yet, he laughed about it.
ما در توسط نمی خندید جدید تریر ، اما اولWe are not laughed at by New Trier, but I.
چارمینگ خندید، درست شبیه خنده ی دیوانه هاCharming laughed, just like a crazed maniac.
.اون خندیدHe laughed.
واسه چی داری می‌خندی، احمق؟Why are you laughing, you fool?
...با هواپیمای تو میریم ...توی راه یکم با هم می‌خندیم یکم از اون آجیل می‌خوریم .اونایی که با عسل برشته شدنWe could take your jet, have a few laughs on the way, some of those nuts-- the honey-roasted ones.
حتی باهم خندیدیم.We even laughed.
...آره، ما هم بهش خندیدیمAye, we laughed, too...
میدونم - ما بهش خندیدیم -- I know. - We laughed about it.
.اونا به من خندیدند مامانThey laughed at me, Mommy.
.همه‌شون بهم خندیدندThey all laughed at me.
همیشه به او می خندیدند هنگامی که به شهرک می امدThey always laughed at her When she came into town
بسه دیگه وقتی این کار رو کردی همه خندیدم ولی اصلا کارت خنده دار نبودWe all laughed when you did it with the stuffing, but that's not funny.
اشغال من خندیدم و بعد گریه کردم جاناتان فرنزن"So terrible, I laughed and then I cried"... Jonathan Franzen.
آره ، منم خندیدمYes, I laughed too
عین یه بچه کلی خندیدم و با جعبه جواهرات مادرم رقصیدمI laughed like a child... and twirled around in my mother's jewelry box.
کلی خندیدم..I laughed.
وقتي براي اولين بار اينو ديدم يه جورايي خندم گرفت.When I first saw this, I actually just kind of laughed.
اگه خواستي بخندي , بخندYou can laugh all you want, but...
.بريز , بپاش , بخند و بازي کنSpills, thrills, laughs and games.
خوب است . بخندYou're laughing, are you?
يالا , بخندGo on, laugh
...بدو، بانو، بخند .من موقعي که تو اومدي تو خنديدمCome on, lady, laugh it up-- I laughed when you come in.

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

دزدیدن
steal

Similar but longer

Not found
We have none.

Other Persian verbs with the meaning similar to 'laugh':

None found.