Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

یاد گرفتن [yâd gereftán] (to learn) conjugation

Persian
50 examples
present
past
Stems
یاد گیر
یاد گرفت
Participles
یاد گیرنده
یاد گرفته
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
یاد می‌گیرم
یاد می‌گیری
یاد می‌گیرد
یاد می‌گیریم
یاد می‌گیرید
یاد می‌گیرند
Present progressive tense
دارم یاد می‌گیرم
داری یاد می‌گیری
دارد یاد می‌گیرد
داریم یاد می‌گیریم
دارید یاد می‌گیرید
دارند یاد می‌گیرند
Present perfect tense
یاد گرفته‌ایم
یاد گرفته‌اید
یاد گرفته‌اند
یاد گرفته‌ام
یاد گرفته‌ای
یاد گرفته است
Past tense
یاد گرفتیم
یاد گرفتید
یاد گرفتند
یاد گرفتم
یاد گرفتی
یاد گرفت
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
یاد گیرم
یاد گیری
یاد گیرد
یاد گیریم
یاد گیرید
یاد گیرند
Past imperfect tense
یاد می‌گرفتیم
یاد می‌گرفتید
یاد می‌گرفتند
یاد می‌گرفتم
یاد می‌گرفتی
یاد می‌گرفت
Past progressive tense
داشتیم یاد می‌گرفتیم
داشتید یاد می‌گرفتید
داشتند یاد می‌گرفتند
داشتم یاد می‌گرفتم
داشتی یاد می‌گرفتی
داشت یاد می‌گرفت
Pluperfect tense
یاد گرفته بودم
یاد گرفته بودی
یاد گرفته بود
یاد گرفته بودیم
یاد گرفته بودید
یاد گرفته بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
یاد خواهم گرفت
یاد خواهی گرفت
یاد خواهد گرفت
یاد خواهیم گرفت
یاد خواهید گرفت
یاد خواهند گرفت
Imperative mood
یاد بگیرید
یاد بگیر
Subjunctive present tense
یاد بگیرم
یاد بگیری
یاد بگیرد
یاد بگیریم
یاد بگیرید
یاد بگیرند
Subjunctive past tense
یاد گرفته باشیم
یاد گرفته باشید
یاد گرفته باشند
یاد گرفته باشم
یاد گرفته باشی
یاد گرفته باشد

Examples of یاد گرفتن

Example in PersianTranslation in English
. بریم برقصیم . اونا این چیزا رو توی " مونترال " یاد گرفتنLet's go and dance.They learn that kind of thing in Montreal, you know.
بالاخره یاد گرفتنThey've learned.
میدونم که نمیخوای واسه یاد گرفتن تعویض چرخ منتظر بمونیYou don't want to wait to learn to fix it.
برای یاد گرفتن بازی، البتهTo learn the game, of course.
او درسشو یاد گرفت او به مدت 18 ماه ازش پیروی کرد تا اینکه یه شب او دستبند جونا رو برداشت و و صورتش رو زخم کردShe learned her lesson, was a good little follower for 18 months, then one night, she got Jonah alone and stabbed him in his face with a pentagram pendant, and vanished into the darkness.
برت می گه چیزای خیلی زیادی حتی از دیدن پاتریک جین می شه یاد گرفت... و همه ما هم همین کارو می کنیمBret says there's a lot to be learned from watching Patrick Jane, so... we all do.
کوبا از انسان ها فقط متنفر بودن رو یاد گرفتFrom humans Koba learned hate...
تمرینش دادم ، یادگیرنده ی کندی بود اما یاد گرفتI trained him. He was a slow learner, but he learned.
L زیادی از آن را یاد گرفت.I learned a lot from that.
...اگه فقط یه چیز باشه که یاد گرفته باشم هیچوقت اولین نفری نباش که . دستشو به یه ماده چسبناک میزنهIf there's one thing I've learned it's never to be the first to stick your hand in a viscous material.
.موندم از کجا این واژه رو یاد گرفتهWonder where he learned that word. - Ready?
مي‌دونی چیزی که از اون دوره سخت یاد گرفته باشی چیزی که باعث بشه اونا به راهشون ادامه بدن مهم نیست که چقدر اوضاع بد بشه؟You know, something you learned during your ordeal, something to keep them going no matter how bad it gets?
اگه فقط یه چیز رو توی تمام اون سالهایی که از اون بالا ...زمین رو نگاه میکردم یاد گرفته باشم .اینكه مردم اون چیزی نیستند كه بنظر میرسند...If there's one thing I've learned in all my years watching Earth, it's that people aren't what they may seem.
او 14 ، آنچه او یاد گرفته؟ -She is 14, what has she learned?
دارم پلونیز چوپَن تو گام ماژور رو یاد می‌گیرمI'm learning the Polonaise in A-flat, by Chopin.
،‏خیلی خیلی سریع یاد می‌گیرم ‏دوباره منو خواهید دیدI'm a very, very quick learner. You will be seeing me again.
خیلی چیزها دارم یاد می‌گیرمI am learning much.
خیلی خب، تا اینجا چی یاد گرفتیم؟Doctors who are cute. All right, what have we learned so far?
خب ما چی از برنامه امشب یاد گرفتیم؟So what have we learned from this evening's programme?
اینکه بعضی اردکا زنگوله دارن و بعضیاشونم ندارن و قتل یه کار خلاف اخلاق نیست و, از همه مهم تر, یاد گرفتیم چطوری به یه گابلین در مورد هوبگابلین بگیمThat some ducks have bells and some don't, that murder isn't morally wrong and, most importantly, we've learned how to tell a goblin from a hobgoblin.
همه ما در پایان هر دوره باید اماده بشیم و در مقابل هم قرار بگیریم تا به سرورمون ثابت بکنیم که چی یاد گرفتیمWe must all face one of the seasoned men, and demonstrate to the Dominus what we have learned.
فقط دارم میگم, شاید ما درسمون رو یاد گرفتیم که مرده هارو فرا بخونیمI'm just saying, maybe we learned our lesson about summoning dead people.
میتونم اعتماد کنم چیزی رو که امروز ...اینجا یاد گرفتید محرمانه نگه میدارید؟ ...Can I trust that you will keep what you've learned here today confidential?
یه بوکسور بودید یاد گرفتید با هواپیما پرواز کنیدYou were a boxer. You learned to fly a plane.
، شاید پدرت ، جو فینی ، دقیقا" یه کشیش نبود و شاید در آرامش زندگی میکرد . ولی من از اون ، درباره-ی مردها یاد گرفتمMaybe your father Joe Finney wasn't exactly a saint, may he rest in peace, but I learned about men from him.
، من یاد گرفتمI've learned
قانون نیستند چیزهایی هستند که از تجربه زندگی خودم یاد گرفتمNot rules. Things I've learned from my own life experience.
این چیزی بود که از گروسمان یاد گرفتم که این آدما برای کاری که انجام میدیم .احترام زیادی قائل نیستنThat's the one thing I learned from Grossman, is these guys don't have much respect for what we do.
.همان‌جایی که من آنها را یاد گرفتمThat's where i learned them.
. خیلی چیزا توی هندوچین یاد گرفتیYou've learned much in Indo-China
هرچی که یاد گرفتی، مرد هر چی اون یارو بهت یاد دادهWhatever you learned, man, whatever that guy taught you...
،اما وقتی اون مهارت رو یاد گرفتی ...هیچ کس حقیقت رو نمیدونه"But once you learned that skill, nobody knows the truth...
- چیه - امروز چیزی یاد گرفتی؟What have you learned today?
پس از کجا یاد گرفتی به این خوبی تیراندازی کنی..Then how come you learned how to shoot so good?
به روحانی اعظم فرمان دادم ...تا یک هدیه برای تو بسازه، پسرم اونم با استفاده از تمام چیزایی که از رازهای زندگی بعد از مرگ یاد گرفته بودیمI commanded the High Priest to create a gift to you, my son... using all we had learned of the mysteries of the afterlife.
# یکمی ترس # # ترس رو سریع یاد خواهی گرفت ## Do not be afraid, little one! You will learn fast to scare ... #
و این چیزیه که اون تو آشپزخونه‌ی من یاد خواهد گرفتAnd that is what he will learn in my kitchen.
یاد خواهد گرفت که چطوری با کلاس بپزهHe will learn how to cook with class.
. یاد بگیر که کار کنیTo learn to work.
. حالا از تجربه های خودت یاد بگیرNow you learn from your experiences then.
.برو بغل پنجره ی کلاس، گوش کن و یاد بگیرYou'd peep through the class window, listen and learn.
یه تفنگ واسه خودت دست و پا کن .و یاد بگیر چجوری ازش استفاده کنیGet yourself a gun and learn how to use it.
بعد یاد بگیر چطور از عشقت متنفر بشی بعد نفرتت رو برای دوست داشتنش فراموش کنThen, learn to hate your love. Then, forgive your hate for loving it.
...اگه فقط یه چیز باشه که یاد گرفته باشم هیچوقت اولین نفری نباش که . دستشو به یه ماده چسبناک میزنهIf there's one thing I've learned it's never to be the first to stick your hand in a viscous material.
اگه فقط یه چیز رو توی تمام اون سالهایی که از اون بالا ...زمین رو نگاه میکردم یاد گرفته باشم .اینكه مردم اون چیزی نیستند كه بنظر میرسند...If there's one thing I've learned in all my years watching Earth, it's that people aren't what they may seem.
اگه یه چیز از مایکلسون ها یاد گرفته باشم اینه که خودمو درگیر اختلافات خانوادگی نکنمIf there's one thing I've learned about you Mikaelsons, it's don't get in the middle of family feuding.
و میدونم که یه جورایی ناگهانیه اما اگه تا حالا چیزی یاد گرفته باشم اینه که زندگی خیلی کوتاهه و شادی خیلی زودگذرهAnd I know it seems sudden, but if I've learned anything, it's that life is too short and happiness is fleeting.
مي‌دونی چیزی که از اون دوره سخت یاد گرفته باشی چیزی که باعث بشه اونا به راهشون ادامه بدن مهم نیست که چقدر اوضاع بد بشه؟You know, something you learned during your ordeal, something to keep them going no matter how bad it gets?
.و امیدوارم درس‌ت رو یاد گرفته باشی، احمقAnd I hope you learned your lesson, bonehead.
شاید واقعاً امروز یه چیزی یاد گرفته باشیPerhaps you've actually learned something today.

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

درد گرفتن
hurt

Similar but longer

Not found
We have none.

Other Persian verbs with the meaning similar to 'learn':

None found.