Etymology
Blog
Etymology Blog

Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

مونتاژ کردن [mountâž kardán] (to assemble) conjugation

Persian
present
past
Stems
مونتاژ کن
مونتاژ کرد
Participles
مونتاژ کننده
مونتاژ کرده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
مونتاژ می‌کنم
مونتاژ می‌کنی
مونتاژ می‌کند
مونتاژ می‌کنیم
مونتاژ می‌کنید
مونتاژ می‌کنند
Present progressive tense
دارم مونتاژ می‌کنم
داری مونتاژ می‌کنی
دارد مونتاژ می‌کند
داریم مونتاژ می‌کنیم
دارید مونتاژ می‌کنید
دارند مونتاژ می‌کنند
Present perfect tense
مونتاژ کرده‌ایم
مونتاژ کرده‌اید
مونتاژ کرده‌اند
مونتاژ کرده‌ام
مونتاژ کرده‌ای
مونتاژ کرده است
Past tense
مونتاژ کردیم
مونتاژ کردید
مونتاژ کردند
مونتاژ کردم
مونتاژ کردی
مونتاژ کرد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
مونتاژ کنم
مونتاژ کنی
مونتاژ کند
مونتاژ کنیم
مونتاژ کنید
مونتاژ کنند
Past imperfect tense
مونتاژ می‌کردیم
مونتاژ می‌کردید
مونتاژ می‌کردند
مونتاژ می‌کردم
مونتاژ می‌کردی
مونتاژ می‌کرد
Past progressive tense
داشتیم مونتاژ می‌کردیم
داشتید مونتاژ می‌کردید
داشتند مونتاژ می‌کردند
داشتم مونتاژ می‌کردم
داشتی مونتاژ می‌کردی
داشت مونتاژ می‌کرد
Pluperfect tense
مونتاژ کرده بودم
مونتاژ کرده بودی
مونتاژ کرده بود
مونتاژ کرده بودیم
مونتاژ کرده بودید
مونتاژ کرده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
مونتاژ خواهم کرد
مونتاژ خواهی کرد
مونتاژ خواهد کرد
مونتاژ خواهیم کرد
مونتاژ خواهید کرد
مونتاژ خواهند کرد
Imperative mood
مونتاژ بکنید
مونتاژ بکن
Subjunctive present tense
مونتاژ بکنم
مونتاژ بکنی
مونتاژ بکند
مونتاژ بکنیم
مونتاژ بکنید
مونتاژ بکنند
Subjunctive past tense
مونتاژ کرده باشیم
مونتاژ کرده باشید
مونتاژ کرده باشند
مونتاژ کرده باشم
مونتاژ کرده باشی
مونتاژ کرده باشد

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Random

آبتنی کردن
bathe
از خاطر رفتن
fade from memory
تعارف کردن
practice taarof
طرفداری کردن
favour
گداختن
melt
گوزیدن
fart
گوش دادن
listen
گول خوردن
be deceived
مالیدن
rub
ماندن
remain

Other Persian verbs with the meaning similar to 'assemble':

None found.