Etymology
Blog
Etymology Blog

Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

فرو رفتن [foru raftán] (to go down) conjugation

Persian
1 examples
present
past
Stems
فرو رو
فرو رفت
Participles
فرو رونده
فرو رفته
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
فرو می‌روم
فرو می‌روی
فرو می‌رود
فرو می‌رویم
فرو می‌روید
فرو می‌روند
Present progressive tense
دارم فرو می‌روم
داری فرو می‌روی
دارد فرو می‌رود
داریم فرو می‌رویم
دارید فرو می‌روید
دارند فرو می‌روند
Present perfect tense
فرو رفته‌ایم
فرو رفته‌اید
فرو رفته‌اند
فرو رفته‌ام
فرو رفته‌ای
فرو رفته است
Past tense
فرو رفتیم
فرو رفتید
فرو رفتند
فرو رفتم
فرو رفتی
فرو رفت
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
فرو روم
فرو روی
فرو رود
فرو رویم
فرو روید
فرو روند
Past imperfect tense
فرو می‌رفتیم
فرو می‌رفتید
فرو می‌رفتند
فرو می‌رفتم
فرو می‌رفتی
فرو می‌رفت
Past progressive tense
داشتیم فرو می‌رفتیم
داشتید فرو می‌رفتید
داشتند فرو می‌رفتند
داشتم فرو می‌رفتم
داشتی فرو می‌رفتی
داشت فرو می‌رفت
Pluperfect tense
فرو رفته بودم
فرو رفته بودی
فرو رفته بود
فرو رفته بودیم
فرو رفته بودید
فرو رفته بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
فرو خواهم رفت
فرو خواهی رفت
فرو خواهد رفت
فرو خواهیم رفت
فرو خواهید رفت
فرو خواهند رفت
Imperative mood
فرو بروید
فرو برو
Subjunctive present tense
فرو بروم
فرو بروی
فرو برود
فرو برویم
فرو بروید
فرو بروند
Subjunctive past tense
فرو رفته باشیم
فرو رفته باشید
فرو رفته باشند
فرو رفته باشم
فرو رفته باشی
فرو رفته باشد

Examples of فرو رفتن

Example in PersianTranslation in English
فرو رفت
...روزهاي باشکوه ادوراس پايان يافت ...پشت تپه ها غروب کرد... . و در سايه فرو رفت...		The days have gone down in the West behind the hills into Shadow.

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Random

خرید کردن
shop
درد گرفتن
hurt
سپردن
traverse
سعی کردن
try
فال گرفتن
divine the future
فروختن
sell
فکر کردن
think
فکندن
do
گرفتن
grab
گول خوردن
be deceived

Other Persian verbs with the meaning similar to 'go down':

None found.