| من عرق کردن بيا بريم کارواش | I'm sweating. Let's ride through the car wash. |
| ...اين خيلي سخته چون من در حال عرق کردن هستم اما من دقيقاً همون چيزي رو که شيشه ژل گفته اجراء کردم | It's hard to tell because I'm sweating but I use exactly what the gel bottle says. |
| مثل محروم کردن عرق کردن يا دوشنبه صبحه | You may as well make flies illegal. Or sweat. Or Monday morning. |
| چرا فکر مي کني عرق کردن برات خوبه ؟ | Why is sweating supposed to be good for you? |
| تميز کردن کامل ستون فقرات دوش آب سرد هر روز ساعت 7 و عرق کردن توسط چراغ. | A sharp spinal scrub, cold douche daily at 7:00am, and sweating by the lamp. |
| شاید،رقصیده و عرق کرده توی تمام خونه | Probably danced, sweated all over the place. |
| آه , چگونه سخت کار کردم و عرق کردم " " و هنوز هيچ چيز به اتمام نرسيده است | "Oh, how I have sweated and slaved... and yet nothing accomplished." |
