Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

رقصیدن [raqsidán] (to dance) conjugation

Persian
42 examples
present
past
Stems
رقص
رقصید
Participles
رقصنده
رقصیده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
می‌رقصم
می‌رقصی
می‌رقصد
می‌رقصیم
می‌رقصید
می‌رقصند
Present progressive tense
دارم می‌رقصم
داری می‌رقصی
دارد می‌رقصد
داریم می‌رقصیم
دارید می‌رقصید
دارند می‌رقصند
Present perfect tense
رقصیده‌ایم
رقصیده‌اید
رقصیده‌اند
رقصیده‌ام
رقصیده‌ای
رقصیده است
Past tense
رقصیدیم
رقصیدید
رقصیدند
رقصیدم
رقصیدی
رقصید
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
رقصم
رقصی
رقصد
رقصیم
رقصید
رقصند
Past imperfect tense
می‌رقصیدیم
می‌رقصیدید
می‌رقصیدند
می‌رقصیدم
می‌رقصیدی
می‌رقصید
Past progressive tense
داشتیم می‌رقصیدیم
داشتید می‌رقصیدید
داشتند می‌رقصیدند
داشتم می‌رقصیدم
داشتی می‌رقصیدی
داشت می‌رقصید
Pluperfect tense
رقصیده بودم
رقصیده بودی
رقصیده بود
رقصیده بودیم
رقصیده بودید
رقصیده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
خواهم رقصید
خواهی رقصید
خواهد رقصید
خواهیم رقصید
خواهید رقصید
خواهند رقصید
Imperative mood
برقصید
برقص
Subjunctive present tense
برقصم
برقصی
برقصد
برقصیم
برقصید
برقصند
Subjunctive past tense
رقصیده باشیم
رقصیده باشید
رقصیده باشند
رقصیده باشم
رقصیده باشی
رقصیده باشد

Examples of رقصیدن

Example in PersianTranslation in English
فکر میکنم بقیه رو مجبور به رقصیدن کنمI'm figuring on making other people dance.
رقصیدن و شادی رو دوست نداری؟You don't like to laugh and dance?
اگر من اشتباه نکنم ،با اون در ویستموس می رقصیدن .If I mistake not, that was danced at Weymouth.
من فکر می کنم شما باید شخصی ساده و سنتی پیدا کنین که به شما رقصیدن محلی رو یاد بدهI think you should find someone simple and traditional to teach you to dance like the natives.
نوشته برای رقصیدن اومدهIf she'll dance, what's so big.
ژنرال يادتون نرفته که اين رقص ماست؟General, you've not forgotten this is our dance?
شريک تون رو براي رقص ويرجينيا انتخاب کنيدAnother dance and my reputation will be lost forever.
اما کفشهاي قرمز ... به رقص ادامه ميدنBut the red shoes dance on.
من اين بخشو واسه سالن رقص نوشتمI wrote this dance for a ballroom.
... ولي وقتي من که رقص پاولوا رو هم ديدم ، بهت ميگم که ديشب بد نبودي خوب نبودی ، ولي بدم نبودي اين درستهBut when I, who have seen Pavlova, Karsarvina dance... tell you that last night you were not bad - not good, but not bad - that's something.
، رقص سامبا رو احتمالا" فقط روی تپه-ی یخی . میشه رقصیدThe samba can be danced properly only on the side of a hill on ice.
.خاک بر سر... چه مزخرف رقصیدArraa.. raa.. raaa He's danced so badly!
مرد می تونست اسمش رو پایین این کارت بنویسه و در پایان شب زن ها میتونستن بازنگری کنن که، کی با کی رقصید و کی بهترین رقص رو کردA man would then write his name down on this dance card and at the end of the evening the woman would review who she danced with and who she like the best.
، اون رقصنده ای که میشناسیم . به من آموزش رقص میدهThat geisha we saw is teaching me dancing
، فکر میکردم میخوای رقصنده بشی با اون سالن رقص تماس گرفتی ؟l thought you wanted to be a dancer. You call that dancing?
. رقصنده-ی خیابونی به خیابون تعلق دارهStreet dancing belongs on the street.
، تو از من میخوای که تو و اون دوستای ، خیابون رقص تورو ، ببرم روی همون صحنه ای که رقصنده های حرفه ای اونجان ؟You want me to put you and your... street-dancing friends on the same stage... as trained, professional dancers?
، او در جایگاهی خطرناک رقصیده# She has danced into the danger zone
تو باید رقصیده باشیYou must have danced.
شاید،رقصیده و عرق کرده توی تمام خونهProbably danced, sweated all over the place.
...فکر میکردم که مادرم یه بالرین ماهر بوده ...که برای پادشاهان و ملکه‌ها می‌رقصیده .تو لندن و پاریسI used to imagine that my mother was a prima ballerina who danced for kings and queens in London and Paris.
حرف می‌زنیم، می‌رقصیم، آهنگ گوش می‌کنیمTalk, dance, listen to music.
ما فقط باهاش رقصیدیمWe just danced.
. توی همشون رقصیدمI danced in them all.
، اونجا من برای اون رقصیدم ، بعدش دوستاش منو صدا کردنI danced for him there.
. من هنوز توی لباس رقصم بودم . و براشون رقصیدمI was still in my dancing clothes and I danced for them.
،یه کم زدم بالا و رقصیدم" "..."I got little high and danced.
تو رو نمی‌دونم ولی من که کلی رقصیدمI don't know about you, but I danced till dawn.
تا حالا حرفه ای رقصیدی ؟-Have you danced professionally?
، امروز تو برای پیروزی . واقعا" به سبک خودت رقصیدیYou really danced your way to victory today.
آهنگی که باهاش رقصیدی رو یادت میاد ؟Do you remember the songs you danced to?
تو بدون من رقصیدی، میشلYou danced without me, Mitchell!
"رفتی خونه "مارسل باهاش رقصیدیYou went to Marcel's. You danced.
. من هنوز توی لباس رقصم بودم . و براشون رقصیدمI was still in my dancing clothes and I danced for them.
رقصم كه كرديم اون غذاي عجيب فرانسوي رو هم كه خورديمWe've danced. we've eaten weird french hors d'oeuvrey things.
اهريمن درون من و ارواح پليدش به نواي ناکوک سازي مي رقصند که از دوردستها مي آيدMy devil danced with his demon, and the fiddler's tune is far from over.
. نینا ، با " می می " برقصNina, dance with Mimi.
...کفشهاي قرمزو پات کن ويکي و دوباره براي ما برقصPut on the red shoes, Vicky, and dance for us again.
پاشو برقصGet up and dance!
. برو یه کمی برقصGo and dance a little.
، برو برقص ، پولدار . زود برو خودت رو نشون بدهGo and dance. Rich fiancés... Go, show yourself, quick.
تو باید رقصیده باشیYou must have danced.

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Other Persian verbs with the meaning similar to 'dance':

None found.