فکر میکنم بقیه رو مجبور به رقصیدن کنم | I'm figuring on making other people dance. |
رقصیدن و شادی رو دوست نداری؟ | You don't like to laugh and dance? |
اگر من اشتباه نکنم ،با اون در ویستموس می رقصیدن . | If I mistake not, that was danced at Weymouth. |
من فکر می کنم شما باید شخصی ساده و سنتی پیدا کنین که به شما رقصیدن محلی رو یاد بده | I think you should find someone simple and traditional to teach you to dance like the natives. |
نوشته برای رقصیدن اومده | If she'll dance, what's so big. |
ژنرال يادتون نرفته که اين رقص ماست؟ | General, you've not forgotten this is our dance? |
شريک تون رو براي رقص ويرجينيا انتخاب کنيد | Another dance and my reputation will be lost forever. |
اما کفشهاي قرمز ... به رقص ادامه ميدن | But the red shoes dance on. |
من اين بخشو واسه سالن رقص نوشتم | I wrote this dance for a ballroom. |
... ولي وقتي من که رقص پاولوا رو هم ديدم ، بهت ميگم که ديشب بد نبودي خوب نبودی ، ولي بدم نبودي اين درسته | But when I, who have seen Pavlova, Karsarvina dance... tell you that last night you were not bad - not good, but not bad - that's something. |
، رقص سامبا رو احتمالا" فقط روی تپه-ی یخی . میشه رقصید | The samba can be danced properly only on the side of a hill on ice. |
.خاک بر سر... چه مزخرف رقصید | Arraa.. raa.. raaa He's danced so badly! |
مرد می تونست اسمش رو پایین این کارت بنویسه و در پایان شب زن ها میتونستن بازنگری کنن که، کی با کی رقصید و کی بهترین رقص رو کرد | A man would then write his name down on this dance card and at the end of the evening the woman would review who she danced with and who she like the best. |
، اون رقصنده ای که میشناسیم . به من آموزش رقص میده | That geisha we saw is teaching me dancing |
، فکر میکردم میخوای رقصنده بشی با اون سالن رقص تماس گرفتی ؟ | l thought you wanted to be a dancer. You call that dancing? |
. رقصنده-ی خیابونی به خیابون تعلق داره | Street dancing belongs on the street. |
، تو از من میخوای که تو و اون دوستای ، خیابون رقص تورو ، ببرم روی همون صحنه ای که رقصنده های حرفه ای اونجان ؟ | You want me to put you and your... street-dancing friends on the same stage... as trained, professional dancers? |
، او در جایگاهی خطرناک رقصیده | # She has danced into the danger zone |
تو باید رقصیده باشی | You must have danced. |
شاید،رقصیده و عرق کرده توی تمام خونه | Probably danced, sweated all over the place. |
...فکر میکردم که مادرم یه بالرین ماهر بوده ...که برای پادشاهان و ملکهها میرقصیده .تو لندن و پاریس | I used to imagine that my mother was a prima ballerina who danced for kings and queens in London and Paris. |
حرف میزنیم، میرقصیم، آهنگ گوش میکنیم | Talk, dance, listen to music. |
ما فقط باهاش رقصیدیم | We just danced. |
. توی همشون رقصیدم | I danced in them all. |
، اونجا من برای اون رقصیدم ، بعدش دوستاش منو صدا کردن | I danced for him there. |
. من هنوز توی لباس رقصم بودم . و براشون رقصیدم | I was still in my dancing clothes and I danced for them. |
،یه کم زدم بالا و رقصیدم" "... | "I got little high and danced. |
تو رو نمیدونم ولی من که کلی رقصیدم | I don't know about you, but I danced till dawn. |
تا حالا حرفه ای رقصیدی ؟ | -Have you danced professionally? |
، امروز تو برای پیروزی . واقعا" به سبک خودت رقصیدی | You really danced your way to victory today. |
آهنگی که باهاش رقصیدی رو یادت میاد ؟ | Do you remember the songs you danced to? |
تو بدون من رقصیدی، میشل | You danced without me, Mitchell! |
"رفتی خونه "مارسل باهاش رقصیدی | You went to Marcel's. You danced. |
. من هنوز توی لباس رقصم بودم . و براشون رقصیدم | I was still in my dancing clothes and I danced for them. |
رقصم كه كرديم اون غذاي عجيب فرانسوي رو هم كه خورديم | We've danced. we've eaten weird french hors d'oeuvrey things. |
اهريمن درون من و ارواح پليدش به نواي ناکوک سازي مي رقصند که از دوردستها مي آيد | My devil danced with his demon, and the fiddler's tune is far from over. |
. نینا ، با " می می " برقص | Nina, dance with Mimi. |
...کفشهاي قرمزو پات کن ويکي و دوباره براي ما برقص | Put on the red shoes, Vicky, and dance for us again. |
پاشو برقص | Get up and dance! |
. برو یه کمی برقص | Go and dance a little. |
، برو برقص ، پولدار . زود برو خودت رو نشون بده | Go and dance. Rich fiancés... Go, show yourself, quick. |
تو باید رقصیده باشی | You must have danced. |