Etymology
Blog
Etymology Blog

Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

تعارف کردن [ta'ârof kardán] (to practice taarof) conjugation

Persian
This verb can also mean the following: offer, flatter, compliment, serve, be generous, be polite and deferential
present
past
Stems
تعارف کن
تعارف کرد
Participles
تعارف کننده
تعارف کرده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
تعارف می‌کنم
تعارف می‌کنی
تعارف می‌کند
تعارف می‌کنیم
تعارف می‌کنید
تعارف می‌کنند
Present progressive tense
دارم تعارف می‌کنم
داری تعارف می‌کنی
دارد تعارف می‌کند
داریم تعارف می‌کنیم
دارید تعارف می‌کنید
دارند تعارف می‌کنند
Present perfect tense
تعارف کرده‌ایم
تعارف کرده‌اید
تعارف کرده‌اند
تعارف کرده‌ام
تعارف کرده‌ای
تعارف کرده است
Past tense
تعارف کردیم
تعارف کردید
تعارف کردند
تعارف کردم
تعارف کردی
تعارف کرد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
تعارف کنم
تعارف کنی
تعارف کند
تعارف کنیم
تعارف کنید
تعارف کنند
Past imperfect tense
تعارف می‌کردیم
تعارف می‌کردید
تعارف می‌کردند
تعارف می‌کردم
تعارف می‌کردی
تعارف می‌کرد
Past progressive tense
داشتیم تعارف می‌کردیم
داشتید تعارف می‌کردید
داشتند تعارف می‌کردند
داشتم تعارف می‌کردم
داشتی تعارف می‌کردی
داشت تعارف می‌کرد
Pluperfect tense
تعارف کرده بودم
تعارف کرده بودی
تعارف کرده بود
تعارف کرده بودیم
تعارف کرده بودید
تعارف کرده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
تعارف خواهم کرد
تعارف خواهی کرد
تعارف خواهد کرد
تعارف خواهیم کرد
تعارف خواهید کرد
تعارف خواهند کرد
Imperative mood
تعارف بکنید
تعارف بکن
Subjunctive present tense
تعارف بکنم
تعارف بکنی
تعارف بکند
تعارف بکنیم
تعارف بکنید
تعارف بکنند
Subjunctive past tense
تعارف کرده باشیم
تعارف کرده باشید
تعارف کرده باشند
تعارف کرده باشم
تعارف کرده باشی
تعارف کرده باشد

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Random

به زبان آوردن
bring up
پنداشتن
think
پوشیدن
wear
تبریک گفتن
congratulate
تراشیدن
shave
ترساندن
frighten
تصمیم گرفتن
make a decision
تعجب کردن
be surprised
حس کردن
sense
حشری شدن
get horny

Other Persian verbs with the meaning similar to 'practice taarof':

None found.