Etymology
Blog
Etymology Blog

Speak any language with confidence

Take our quick quiz to start your journey to fluency today!

Get started

انتقاد کردن [enteqâd kardán] (to criticise) conjugation

Persian
present
past
Stems
انتقاد کن
انتقاد کرد
Participles
انتقاد کننده
انتقاد کرده
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Present imperfect tense
انتقاد می‌کنم
انتقاد می‌کنی
انتقاد می‌کند
انتقاد می‌کنیم
انتقاد می‌کنید
انتقاد می‌کنند
Present progressive tense
دارم انتقاد می‌کنم
داری انتقاد می‌کنی
دارد انتقاد می‌کند
داریم انتقاد می‌کنیم
دارید انتقاد می‌کنید
دارند انتقاد می‌کنند
Present perfect tense
انتقاد کرده‌ایم
انتقاد کرده‌اید
انتقاد کرده‌اند
انتقاد کرده‌ام
انتقاد کرده‌ای
انتقاد کرده است
Past tense
انتقاد کردیم
انتقاد کردید
انتقاد کردند
انتقاد کردم
انتقاد کردی
انتقاد کرد
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Past aorist tense
انتقاد کنم
انتقاد کنی
انتقاد کند
انتقاد کنیم
انتقاد کنید
انتقاد کنند
Past imperfect tense
انتقاد می‌کردیم
انتقاد می‌کردید
انتقاد می‌کردند
انتقاد می‌کردم
انتقاد می‌کردی
انتقاد می‌کرد
Past progressive tense
داشتیم انتقاد می‌کردیم
داشتید انتقاد می‌کردید
داشتند انتقاد می‌کردند
داشتم انتقاد می‌کردم
داشتی انتقاد می‌کردی
داشت انتقاد می‌کرد
Pluperfect tense
انتقاد کرده بودم
انتقاد کرده بودی
انتقاد کرده بود
انتقاد کرده بودیم
انتقاد کرده بودید
انتقاد کرده بودند
من/man
تو/tó
او/u
ما/mā
شما/šomā
آنها/ānhā
Future tense
انتقاد خواهم کرد
انتقاد خواهی کرد
انتقاد خواهد کرد
انتقاد خواهیم کرد
انتقاد خواهید کرد
انتقاد خواهند کرد
Imperative mood
انتقاد بکنید
انتقاد بکن
Subjunctive present tense
انتقاد بکنم
انتقاد بکنی
انتقاد بکند
انتقاد بکنیم
انتقاد بکنید
انتقاد بکنند
Subjunctive past tense
انتقاد کرده باشیم
انتقاد کرده باشید
انتقاد کرده باشند
انتقاد کرده باشم
انتقاد کرده باشی
انتقاد کرده باشد

More Persian verbs

Related

Not found
We have none.

Similar

Not found
We have none.

Similar but longer

Not found
We have none.

Random

استراحت کردن
rest
اسکی کردن
ski
انتخاب کردن
choose
انجام دادن
do
پا در میان گذاشتن
intervene
پرستیدن
worship
پشت سر گذاشتن
experience
گستردن
spread
نامیدن
name
نماز خواندن
perform salat

Other Persian verbs with the meaning similar to 'criticise':

None found.