Get a Farsi Tutor
to marry
ميتونه با ازدواج کردن با خواهر شما خودش رو نجات بده؟
Could he cover up by marrying her?
به خاطر غيرمشروعيت و ناداني ازدواج کردن با يک کشاورز قابل احترام باهوش؟
For illegitimacy and ignorance... to marry to a respected, intelligent farmer?
اين همه آدم قرار ازدواج گذاشتن پدر و مادرمون هم با هم ازدواج کردن
I can't say yes to marrying someone, - Why not?
خوب،درخواست ازدواج کردن هميشه جواب ميده
Well, that "ask you to marry him" always works.
ازدواج کردن دو هفته بعد از طلاق؟ اين خيلي تابلو هست
- And you get to marry for one week and after divorce... it sucks!
شوهرت را رها کن و با من ازدواج کن ...
Leave the husband and why not marry him instead?
. پول رو فراموش کن ، فقط بخاطر عشق ازدواج کن
Forget about money. Just marry for love
خوب برو و باهاش ازدواج کن،ولي عجله کن چون اون پنج ماهه تو خونه ي منه و وقتش تمومه و ميخام بندازمش بيرون
Go ahead and marry her, but hurry up because she's been at my house 5 months.
ناتاليا! خواهش مي کنم با من ازدواج کن
Natalia, l beg of you, marry me.
زندگي پس با من ازدواج کن
- To live! - Then marry me.
يوهان استافر با من ازدواج کرد
"Johann Stauffer married me."
. تعجبی نداره که براد بیشاپ باهاش ازدواج کرد
"No wonder Brad Bishop married her, the lucky stiff."
. رستورانیه که دوستم سیکو ، توش ازدواج کرد
It's the restaurant where my friend Seiko got married
اون با برادرم زيگفريد ازدواج کرد و 6 تا بچه بدنيا اورد
She married my brother Sigfrid and had six children.
...کسي که با دختر رئيس ازدواج کرد کسي که انتظار داشت کسي بشه نه هيچ کس
Who's married to the president's daughter who's expected to be somebody.
.اون رفته و با آقاي کندي ِ من ازدواج کرده
She's gone and married my Mr. Kennedy.
،اون عاشق من بود .و اون رفته و باهاش ازدواج کرده
He's my beau, and she's gone and married him.
اون ازدواج کرده؟
Was he married?
خانم سه بار ازدواج کرده اند
Madame has been married three times.
. بیخیال ، ازدواج کرده
Give up. She's married
من دارم با برایس کتلدج ازدواج میکنم
I'm marrying Brice Catledge.
با من ازدواج میکنی؟
Will you marry me?
.تو باهام ازدواج میکنی
You will marry me.
ازدواج میکنید؟
Will you marry?
ما دیروز با هم ازدواج کردیم "تونی"
We married yesterday.
واقعا ازدواج کردیم
Really married.
، ما شش ماه بعد ازدواج کردیم . و مدتی در خیابان لوبوتکس زندگی کردیم
We were married six months later, and lived for a while on the Rue Lebouteux.
. وقتی ازدواج کردیم ، به این خوبی نبودی
You didn´t look this good when we were married.
، در حقیقت ، توی 40 سالی که با هم ازدواج کردیم . هیچوقت با هم نرفتیم سینما
Actually, in the forty years we were married, we never went to the movies together.
یه دقیقه صبر کن ببینم.شما تو اتاق اورژانس ازدواج کردید؟
Wait a minute. You got married in an emergency room?
تو روسیه ازدواج کردید؟
Were you married in Russia?
،بزارید ببینم شما ازدواج کردید؟
Let's see. Are you married?
چه مدته که ازدواج کردید؟
- How long have you been married?
با هم ازدواج کردید؟
Y'all getting married?
خدايا،تو که دلت نميخواد مثل اونايي که ازدواج کردند باشيم. ميخواي؟
Jesus, you don't want it to be like we're married, do you?
هفته پيش با هم ازدواج کردند
They got married last week.
براي هر کسي با هر شعوري .معنيش روزيه که اونا با هم ازدواج کردند
To anybody with any sense, that means the day they got married.
والدين ما در 1923 ازدواج کردند
Just that our parents got married in 1923.
اون من رو مجبور به ازدواج کردند
But they're the ones who forced me to get married.
. من باهاش ازدواج کردم
I married her.
من با دختري ازدواج کردم که در دوره آموزشيم در تگزاس باهاش آشنا شدم
I married a girl I met when I was in training in Texas.
،بيشتر به خاطر رفاه حال اون و خودم ازدواج کردم
"As much for his sake as mine, I married."
، من یه بار ازدواج کردم و تو هم میدونی . و یکبار ازدواج برای یک مرد کافیه
I've been married once, you know that, and once is enough for a man like me.
، من با مردی ازدواج کردم ، که پنج سال پیش در توکیو ، عاشقش شدم
I got married to the man I loved in Tokyo five years ago
بهشون میگی ازدواج کردی؟
-You tell them you're married?
ازدواج کردی ؟
Were you married?
تو ازدواج کردی؟
- Are you married?
.بس کن بابا, ازدواج کردی که 21.
- Come on, man. You've been married.
- گفتی 10 سال؟ - تو وقتی 24 سالت بود ازدواج کردی؟
You get married when you were, like, 24?
.من دوست ندارم ازدواج کنم
And I don't like being married.
. من نمیخوام با لیندا گری ازدواج کنم
I don't want to be married to Linda Gray,
. تصمیم گرفتم برم توکیو و ازدواج کنم
...I've decided to go back to Tokyo and get married
، اگه من با " کازو " ازدواج کنم . شاید شوهرت خوشحال بشه
Maybe your husband would be happy if I married Kazuo
فقط ميدونم من نميخوام ازدواج کنم لااقل الان نمي خوام
I don't wanna get married. Not yet, anyway.
. یعنی میخوای ازدواج کنی - این منو وسوسه میکنه ؟
- You mean you want to get married. -Does that make me a freak?
. باید فورا" ازدواج کنی
You should get married quickly
برو هیولای وحشی - تو با هیچ مردی نباید ازدواج کنی ، جز من -
- Monstrous villain, go! - Rhou must be married to no man but me.
تو با هیچ مردی نباید ازدواج کنی ، جز من
Thou must be married to no man but me.
سعی کن باهاش ازدواج کنی
Try being married to her.
مادرم هم پيش از آنکه ازدواج کند پرستار بود
My mother was also a nurse before she married.
قبل از اینکه با هم ازدواج کنیم
It was before we were married.
ما با حلقۀ اون نمی تونیم ازدواج کنیم تو گفتی که تغییر کرده ای
We ain't getting married with his ring. You said you'd changed.
پی نوشت : اگر روزی خواستیم ترک دنیا رو ول کنیم و از صومعه خارج بشیم می تونیم با هم ازدواج کنیم و بچه دار بشیم
P.S. lf we didn't end up taking our vows of celibacy, we could maybe get married and have a family with some niños.
فقط باید ازدواج کنیم.
We can only get married.
اگر ما فردا ازدواج کنیم من نهایتن , سالی 50 پوند جهاز به خونه میتونم ببرم.
If we could only be married tomorrow, I would be happy to live on £50 a year.
...و "میندی" میدونی اگه همه چی خوب پیش رفت ...و قرار شد شما دو تا ازدواج کنید و بچه دار بشید... دعا میکنم بچه تون دماغشو از تو و موهاشو از باباش به ارث ببره...
And, Min, you know, if everything works out and you guys end up getting married and having kids I hope they have his old hairline and your old nose!
شما خوشبخت هستید . اون ها بهتون اجازه نمیدند ازدواج کنید
You two so lucky they don't let you get married.
من از شما می خوام ظرف یک سال ازدواج کنید
I want you to get married in one year.
همه مردم وقتي مي خواهند ازدواج کنند دلشون مي خواد که بي همتا باشند
Amy, people ought to be alone when they get married.
دخترا بايد بالاخره يه وقتي .ازدواج کنند
A girl has to get married some time.
تو دختر احمقي هستي چرا بعضي ها دوست دارند ازدواج کنند؟
You silly girl. Why do people want to get married?
حتي تو پارتيهاي خيابون پارک از ما بهترون معشوقههايي که تصميم دارند ازدواج کنند هم در حال چرخيدن هستند
From the parties of the Park Avenue smart set to sweethearts who want to be married in the swing of things.
خب ، برای من خیلی تضعیف روحیه که مردم ازدواج کنند و برند.
Well, I take it very ill when people get married and go away.
پسرم دو ماه قبل با چيسه ازدواج کرده بود
My son had married Chise only two months prior.
ظاهرا بدون اطلاع و يا رضايت من .باهم ازدواج کرده بودند
Apparently they had married without my knowledge or consent.
من با دختر شما , سوزي ازدواج خواهم کرد , رئيس
President, I will marry your daughter, Susy
.پس تو با السهیم ازدواج خواهی کرد
So you will marry Al Sah-him.
ولي تو خيلي پيري ... پرنسس با من ازدواج خواهد کرد
The princess will marry me!
..."و "آريا ...با پسرش "والدرون" ازدواج خواهد کرد
And Arya will marry his son Waldron