. بریم برقصیم . اونا این چیزا رو توی " مونترال " یاد گرفتن | Let's go and dance.They learn that kind of thing in Montreal, you know. |
بالاخره یاد گرفتن | They've learned. |
میدونم که نمیخوای واسه یاد گرفتن تعویض چرخ منتظر بمونی | You don't want to wait to learn to fix it. |
برای یاد گرفتن بازی، البته | To learn the game, of course. |
او درسشو یاد گرفت او به مدت 18 ماه ازش پیروی کرد تا اینکه یه شب او دستبند جونا رو برداشت و و صورتش رو زخم کرد | She learned her lesson, was a good little follower for 18 months, then one night, she got Jonah alone and stabbed him in his face with a pentagram pendant, and vanished into the darkness. |
برت می گه چیزای خیلی زیادی حتی از دیدن پاتریک جین می شه یاد گرفت... و همه ما هم همین کارو می کنیم | Bret says there's a lot to be learned from watching Patrick Jane, so... we all do. |
کوبا از انسان ها فقط متنفر بودن رو یاد گرفت | From humans Koba learned hate... |
تمرینش دادم ، یادگیرنده ی کندی بود اما یاد گرفت | I trained him. He was a slow learner, but he learned. |
L زیادی از آن را یاد گرفت. | I learned a lot from that. |
...اگه فقط یه چیز باشه که یاد گرفته باشم هیچوقت اولین نفری نباش که . دستشو به یه ماده چسبناک میزنه | If there's one thing I've learned it's never to be the first to stick your hand in a viscous material. |
.موندم از کجا این واژه رو یاد گرفته | Wonder where he learned that word. - Ready? |
ميدونی چیزی که از اون دوره سخت یاد گرفته باشی چیزی که باعث بشه اونا به راهشون ادامه بدن مهم نیست که چقدر اوضاع بد بشه؟ | You know, something you learned during your ordeal, something to keep them going no matter how bad it gets? |
اگه فقط یه چیز رو توی تمام اون سالهایی که از اون بالا ...زمین رو نگاه میکردم یاد گرفته باشم .اینكه مردم اون چیزی نیستند كه بنظر میرسند... | If there's one thing I've learned in all my years watching Earth, it's that people aren't what they may seem. |
او 14 ، آنچه او یاد گرفته؟ - | She is 14, what has she learned? |
دارم پلونیز چوپَن تو گام ماژور رو یاد میگیرم | I'm learning the Polonaise in A-flat, by Chopin. |
،خیلی خیلی سریع یاد میگیرم دوباره منو خواهید دید | I'm a very, very quick learner. You will be seeing me again. |
خیلی چیزها دارم یاد میگیرم | I am learning much. |
خیلی خب، تا اینجا چی یاد گرفتیم؟ | Doctors who are cute. All right, what have we learned so far? |
خب ما چی از برنامه امشب یاد گرفتیم؟ | So what have we learned from this evening's programme? |
اینکه بعضی اردکا زنگوله دارن و بعضیاشونم ندارن و قتل یه کار خلاف اخلاق نیست و, از همه مهم تر, یاد گرفتیم چطوری به یه گابلین در مورد هوبگابلین بگیم | That some ducks have bells and some don't, that murder isn't morally wrong and, most importantly, we've learned how to tell a goblin from a hobgoblin. |
همه ما در پایان هر دوره باید اماده بشیم و در مقابل هم قرار بگیریم تا به سرورمون ثابت بکنیم که چی یاد گرفتیم | We must all face one of the seasoned men, and demonstrate to the Dominus what we have learned. |
فقط دارم میگم, شاید ما درسمون رو یاد گرفتیم که مرده هارو فرا بخونیم | I'm just saying, maybe we learned our lesson about summoning dead people. |
میتونم اعتماد کنم چیزی رو که امروز ...اینجا یاد گرفتید محرمانه نگه میدارید؟ ... | Can I trust that you will keep what you've learned here today confidential? |
یه بوکسور بودید یاد گرفتید با هواپیما پرواز کنید | You were a boxer. You learned to fly a plane. |
، شاید پدرت ، جو فینی ، دقیقا" یه کشیش نبود و شاید در آرامش زندگی میکرد . ولی من از اون ، درباره-ی مردها یاد گرفتم | Maybe your father Joe Finney wasn't exactly a saint, may he rest in peace, but I learned about men from him. |
، من یاد گرفتم | I've learned |
قانون نیستند چیزهایی هستند که از تجربه زندگی خودم یاد گرفتم | Not rules. Things I've learned from my own life experience. |
این چیزی بود که از گروسمان یاد گرفتم که این آدما برای کاری که انجام میدیم .احترام زیادی قائل نیستن | That's the one thing I learned from Grossman, is these guys don't have much respect for what we do. |
.همانجایی که من آنها را یاد گرفتم | That's where i learned them. |
. خیلی چیزا توی هندوچین یاد گرفتی | You've learned much in Indo-China |
هرچی که یاد گرفتی، مرد هر چی اون یارو بهت یاد داده | Whatever you learned, man, whatever that guy taught you... |
،اما وقتی اون مهارت رو یاد گرفتی ...هیچ کس حقیقت رو نمیدونه | "But once you learned that skill, nobody knows the truth... |
- چیه - امروز چیزی یاد گرفتی؟ | What have you learned today? |
پس از کجا یاد گرفتی به این خوبی تیراندازی کنی.. | Then how come you learned how to shoot so good? |
به روحانی اعظم فرمان دادم ...تا یک هدیه برای تو بسازه، پسرم اونم با استفاده از تمام چیزایی که از رازهای زندگی بعد از مرگ یاد گرفته بودیم | I commanded the High Priest to create a gift to you, my son... using all we had learned of the mysteries of the afterlife. |
# یکمی ترس # # ترس رو سریع یاد خواهی گرفت # | # Do not be afraid, little one! You will learn fast to scare ... # |
و این چیزیه که اون تو آشپزخونهی من یاد خواهد گرفت | And that is what he will learn in my kitchen. |
یاد خواهد گرفت که چطوری با کلاس بپزه | He will learn how to cook with class. |
. یاد بگیر که کار کنی | To learn to work. |
. حالا از تجربه های خودت یاد بگیر | Now you learn from your experiences then. |
.برو بغل پنجره ی کلاس، گوش کن و یاد بگیر | You'd peep through the class window, listen and learn. |
یه تفنگ واسه خودت دست و پا کن .و یاد بگیر چجوری ازش استفاده کنی | Get yourself a gun and learn how to use it. |
بعد یاد بگیر چطور از عشقت متنفر بشی بعد نفرتت رو برای دوست داشتنش فراموش کن | Then, learn to hate your love. Then, forgive your hate for loving it. |
...اگه فقط یه چیز باشه که یاد گرفته باشم هیچوقت اولین نفری نباش که . دستشو به یه ماده چسبناک میزنه | If there's one thing I've learned it's never to be the first to stick your hand in a viscous material. |
اگه فقط یه چیز رو توی تمام اون سالهایی که از اون بالا ...زمین رو نگاه میکردم یاد گرفته باشم .اینكه مردم اون چیزی نیستند كه بنظر میرسند... | If there's one thing I've learned in all my years watching Earth, it's that people aren't what they may seem. |
اگه یه چیز از مایکلسون ها یاد گرفته باشم اینه که خودمو درگیر اختلافات خانوادگی نکنم | If there's one thing I've learned about you Mikaelsons, it's don't get in the middle of family feuding. |
و میدونم که یه جورایی ناگهانیه اما اگه تا حالا چیزی یاد گرفته باشم اینه که زندگی خیلی کوتاهه و شادی خیلی زودگذره | And I know it seems sudden, but if I've learned anything, it's that life is too short and happiness is fleeting. |
ميدونی چیزی که از اون دوره سخت یاد گرفته باشی چیزی که باعث بشه اونا به راهشون ادامه بدن مهم نیست که چقدر اوضاع بد بشه؟ | You know, something you learned during your ordeal, something to keep them going no matter how bad it gets? |
.و امیدوارم درست رو یاد گرفته باشی، احمق | And I hope you learned your lesson, bonehead. |
شاید واقعاً امروز یه چیزی یاد گرفته باشی | Perhaps you've actually learned something today. |