اونا به من همه چیزایی که بهت یاد دادم رو یاد دادن | They taught me everything I teach you. |
. هم اتاقیهای جدیدم بمن روسی یاد دادن | Our new cabin mate's been teaching me some Russian. |
اساسا، ما باید مثل معلمهایی باشیم که معلمی رو به ما یاد دادن و حتی بهتر از اونها | Basically, we would have to be the teachers who made us teachers, but even better. |
این اون چیزای نیست که تو اکادمی به شما بچه ها یاد دادن؟ | Don't they teach you kids nothing in the academy anymore? |
...پس به نظر میرسه ...تو و برادرت چیزای زیادی برای یاد دادن به این پیرمرد دارید | Then it seems... that you and your brother... have a lot to teach this old man. |
...بهم یاد داد چجوری لب بگیرم... | ...shetaughtmehowtokiss.... |
شیطون به جاش چی بهت داد، تامی؟ خوب، اون به من یاد داد چطوری این گیتار رو عالی بزنم | Well, he taught me to play this here guitar real good. |
سدریک خیلی چیزا به من یاد داد بهم یاد داد که دوست داشته باشم ...و یادم داد بپذیرم که من گشنمه | Cedric taught me a lot.He taught to love, to accept, to accept that... i'm starving |
.به هر حال این اتفاق به من یاد داد که ذهنم رو باز نگه دارم | Either way it taught me to keep a very open mind. |
اون بهم یاد داد چطور با ،دخترها ایتالیایی حرف بزنم .و من هم بهش فوتبال آمریکایی یاد دادم | He taught me how to talk to girls in Italian, and I taught him American football. |
ما بهش چی یاد داده بودیم؟ | We had taught her what? |
مادرم اون آهنگ رو بهم یاد داده بود | My mother taught me that song. |
- .برای اینکه مادرم بهم یاد داده که هیچ وقت یه کودن رو نبوسم - | -Mother taught me never to kiss a fool. |
هرچی که یاد گرفتی، مرد هر چی اون یارو بهت یاد داده | Whatever you learned, man, whatever that guy taught you... |
فهمیدم که تمام چیزهایی که به من یاد داده و گفته بودن، تهمت هایی متعصبانه و غیرانسانی بود | I see that everything I was taught and told was bigotry and dehumanizing slender. |
من هیچوقت چیزهایی رو که بهم یاد دادید رو فراموش نمیکنم | I will never forget what you have taught me. |
اونا به من همه چیزایی که بهت یاد دادم رو یاد دادن | They taught me everything I teach you. |
.خوب منم یاد دادم- .این یه تمرین دفاعی بود- | - I taught 'em something. - It was a defensive exercise. |
از شنا کردن نترسین تموم تکنیک هایی که بهتون یاد دادم | Don't be afraid to show off all the techniques that I have taught you. |
اون بهم یاد داد چطور با ،دخترها ایتالیایی حرف بزنم .و من هم بهش فوتبال آمریکایی یاد دادم | He taught me how to talk to girls in Italian, and I taught him American football. |
همونطور که بعضیهاتون میدونید ... من به سم برای بدست آوردن دکمهی دستاوردش، نقشهکشی یاد دادم | As some of you know, I taught Sam for the cartography accomplishment button. |
لیسا، تو به من یاد دادی که .همیشه سر اعتقاداتم محکم بایستم | Lis, you taught me to stand up for what I believe in. |
تو خودت به من یاد دادی که فقط به صدای دورن خودم گوش بدم | You taught me yourself to only listen to my own intuition. |
.اون همیشه یه آدم عجیب و غریب بوده .اگر چه مکانیک خیلی خوبیه .حدس میزنم تو بهش یاد دادی | He's always been a freak. Damn good mechanic though. I guess you taught him that. |
بهش زبان اشاره یاد دادی؟ | You taught him to sign? |
همین الان تمام چیزایی که احتیاج داشتم بهم یاد دادی | Why? You just taught me everything I needed to know. |
چندین بار با خودم گفتم ممنونم بابت همه اون چیزایی که این راه بهم یاد داده بود و همه چیزایی که هنوز نمیتونستم یاد بگیرم | Thank you, I thought over and over again, for everything the trail had taught me, and everything I couldn't yet know. |
ما بهش چی یاد داده بودیم؟ | We had taught her what? |
. یه موقعی بهم یاد بده | Yeah, you got to teach me that sometime. |
.بهت آداب معاشرت یاد بده- ! | - will teach you some manners. |
من فکر می کنم شما باید شخصی ساده و سنتی پیدا کنین که به شما رقصیدن محلی رو یاد بده | I think you should find someone simple and traditional to teach you to dance like the natives. |
میدونی چیه، دارم کم کم این به ذهنم میاد که چطوری یه آدمی مثل تو با این زندگی که سر هم کردی می تونه اصلا چیزی به من یاد بده | 'Cause, you know, I'm really starting to wonder how someone with the life that you've managed to put together can teach me anything. |
.. یکبار دیگه به من یاد بده برقصم .. | teach me to live Diya once again. |
یادم نمیاد اینو بهت یاد داده باشم | I don't remember teaching you that. |