اونها مي فروختن به دشمنانمون | They're selling it to our enemy. So? |
...توکِمون ميگه اون شهردارِ جديده .و حتي شروع به فروختن ابريشم کرده .کارِِ "تازِمون" ديگه تمومه | Tokuemon says he's the new mayor, and he even started selling silk. |
از فروختن ِ چشمش به آمريکايي ها ثروتمند شده | He got rich selling one of his eyes to an American. |
فروختن يه برده در هنگام تاديبش بر خلاف موازين اجتماعي ماست | It's against our social order to sell a slave during his punishment |
کاري که کلارنس ميخواد بکنه فروختن تمامش است | What Clarence wants to do is to sell it. |
...پرنده براي او فقط به منزله يک مجسمه لعاب کاري شده سياه بود ...اما وقتي که من پيشنهادي به او دادم، مخالفت او در فروش | It was only a black enameled figure to him but his contrariness kept him from selling it to me when I made him an offer. |
- من آدمارو خرید و فروش نمی کنم - | -l don't buy or sell human beings. |
برگردم به اون داستاني كه ممكنه فروش بره يا نه؟ | Back to a story that may sell and very possibly will not? |
، من خوشم نمیاد . از فروش زمین خوشم نمیاد | I don't like it. I don't like selling the land. |
اون الهامات زنانه ممكن است كه باعث فروش مجلات بشه | That feminine intuition stuff sells magazines |
من بهت مي گم اون فرمول جديد گاز رو به بيشترين پيشنهاد فروخت | I'll tell you. That new gas formula, he sold it to the highest bidder. |
. اولریکو بهم فروخت | Ulrico sold it to me. |
. خُب سرایدار گفت که اون هفته-ی پیش آپارتمانش رو اجاره داد . و دیروز ماشینش رو فروخت | Well, the doorman told me she subleased her apartment last week and yesterday she sold her car. |
هر چه زودتر ترتيب اين يارو رو بده پالي بودکه پدر رو فروخت | Take care of that son-of-a-bitch. PauIie sold out the old man. |
هري چند لحظه پيش با ما صحبت کرد... .و تو رو مثل خيار فروخت | - Look, schmuck Harry spoke to us a little while ago and he sold your ass down the river. |
خريداري يا فروشنده ؟ ـ فروشنده ؟ | Well, are you buying or selling? |
...رييس کارتل توي مافياي روسيه فروشنده مواد،اسلحه و بانفوذ بين .بسياري از آدماي ناباب | He heads a cartel in the Russian Mafia selling drugs, guns and influence to very unpleasant people. |
اگه ما ميبرديم بازم فروشنده اين بليطا بودي؟ | - Would you be selling these tickets if we were winning? |
ولي فقط چون رابي مجرم فروشنده مواده . دليل نميشه که مستحقه هر روز تا ده سال گاييده از خواب بيدار شه | But just because Robbie was guilty of selling dope doesn't mean he deserves to get raped up the ass every day for ten years. |
من يه فروشنده پرفروشم، بوث، هر جا بخوام مي رم | I'm a best-selling author, Booth; I get in anywhere. |
کين ، 4 سال بحران را مي گذراند يازده روزنامه کين ادغام شد اما بيشتر آنها فروخته يا تعطيل شد | Eleven Kane papers merged, more sold, scrapped. |
تو این کافه روادید های زیادی فروخته شده اما ما می دونیم که تو هیچکدومشون رو نفروختی | There are many exit visas sold in this café... ...butwe know that you've never sold one. |
ديگه از نوشتن فيلمنامه الکي دست کشيدم - بهت ميگم نصفش فروخته شده - | - I've given up writing on spec. - But this is half sold. |
به نظر ميرسه اصلا فروخته نشده | It seemed like it wasn't sold. |
فروخته نشده،ضايع شده | Not sold! Lost! |
آگاهی اجتماعی – من یک کتاب فروش هستم و کتاب میفروشم | Societally Conscious - I'm a bookseller, i sell books, |
این ویدیو خاص رو هزار دلار میفروشم | I'm selling this particular piece for $1,000. |
من دارم دستگاهِ دودزا، کاغذ پخش کن و قاشقک ـم رو میفروشم | I'm selling my smoke machine, glitter cannon, and castanets. |
،و وقتی اونجا مستقر شدیم .خونهای که اینجا دارم رو میفروشم | And once we get set up there, I'm selling the house here. |
خطری نداره که علاجهاتو اینجا میفروشی ؟ | Is it not a risk, selling your remedies here? |
... قدیما وقتی که شکر می گرفتیم می فروختیم امپم و کاسوترا کیکهای | we sold ampan and kasutera cakes. |
... به عنوان سنگهای شکر گذاری به قیمت 10 دولار فروختیم ... " و کلی پول برای خیریه جمع آوری کردیم خیلی ازت متشکرم ... | he said, "we've sold over a thousand rocks at $10 a piece as gratitude rocks, and we raised all this money for charity, thank you very much". |
. خونه رو فروختیم | So we sold the house. |
همه بلیطارو فروختیم | It means we sold too many seats. |
ماشین رو فروختیم، دینو | We sold the car, Dino. |
.گاور و عمو بيلي براي جنگ اوراق قرضه مي فروختند | Gower and Uncle Billy sold war bonds. |
اين پير مرد و پدرو مادرت در اين مدت هر چيز با ارزشي را که داشتند فروختند | Your grandpa, like your mom and dad, has already sold off everything of value. |
.ایشون فیلمشون رو به"اخبار امروز"فروختند | Mr Karp sold his film to 'News Today' magazine this morning... |
و بعنوان نمونه تشريحي در سراسر اروپا فروختند | And then they sold them as medical cadavers all over Europe. |
درک ميکني صندليتو داري به همون قيمتي ميفروشي که اونا روت بينوا رو فروختند | You realize you're selling your seats for exactly the same price they sold Babe Ruth for. |
خب ، اينجا رو فروختم - | - Well, I sold out. |
من پول لازم داشتم , بنابراین کاغذ هامو به اون فروختم. | I needed money, so I sold your papers to him. |
.من 500 تا ویسکوزا رو به قیمت 840 فروختم .500تا فیات رو هم 120 | I sold 500 Viscosa at 840. |
چیزی که فروختم بالا رفته | - Not great. What I sold rose today. |
اون رو هفت دينار فروختم به مرد جووني که قبل از شماها اومد اينجا | He's inside looking at it now. Sorry, my friend, my wife has sold it for seven. |
.گوشواره ات رو فروختی .قضیه غذای گرمکن | You sold your earring. The lunch-box episode. |
تو آیندهی مکینتاش رو فروختی نه چیزی که الان هست | You sold the future of the Macintosh. |
.من رو فروختی | You sold me out. |
! تو منو فروختی | You sold me out! |
...خب حس بهتری نداشتی اگه این چیزا رو به آدم پولدارا میفروختی، اونایی که از دست دادن این همه پول براشون مهم نباشه؟ | Wouldn't you feel better, if you sold that stuffs to rich people, who can like afford to lose alot of money? |
.با قيمت اروزن 30 دلار مي فروشم | For the low price of 30 bucks, sold. |
كلي از نسخههاش رو توي كتاب فروشي هاروارد ميفروشم | And sold dozens of copies at the Harvard bookstore. |
خواهش ميکنم من قرنهاست دارم به افرادِ مقدس گناه ميفروشم | Please... I've sold sin to saints for centuries. |
بعد، اون سهامها رو میفروشیم به دوستامون | We set the initial price, then sold those shares back to our friends. |
ماموران مون در دفاتر ما در کل کشور مشغول شناسايي تمامي فروشگاه هايي هستند .که اين کت ها رو مي فروشند | Agents in our offices across the country are identifying every store in the United States that sold this overcoat. |
یهودیها قرنهاست که یادگاری های مسیح رو می فروشند | Jews have sold Christians dud relics for centuries. |
من رو یاد "کروکودیل" میندازه که اون زمانا میفروختیم | Reminds me of the Crocodillo we used to sell back in the day. |
من گلدان آبي رو فروخته بودم | But I had sold the blue vase! |
LT بسیار روشن بود که او فکر او فسیلی در زمان فروخته بود. | It was very clear that he thought he had sold the fossil at the time. |
بگو که سعی نکردی اونو بهم بفروش اُلگا ها.. ؟ | Say, you're not trying to sell him to me, are you, Olga? |
- پس اون پیانوی لعنتی رو بفروش | - Well, sell that damn thing! |
اينکه به مشتري يه ماشين نفروش بهش پنج تا ماشين در طول پونزده سال بفروش | Don't sell a guy one car. Sell him five cars over 15 years. |
گفتم به 50 که رسيد بفروش بره | I said sell when it hits 50! |
نگفتم که به من بفروش | I didn't say "sell me." |
.من نميخوام که به تو چيزي فروخته باشم .اما اين ميراث توئه، اين کتاب | I don't want to sell you on anything, but this is your legacy, this book. |