هامر ، خانوادم ازم خواستن که به مسافرت برم | Homer, I... My family want me to go away, tomorrow. |
اوه، اين همون چيزي بود که خبرنگارها درباره ش مي خواستن باهات حرف بزنن؟ | Oh, so that's what the reporters wanted to talk to you about? |
اونها نميخواستن بقيه قضيهي من رو بفهمن | They didn't want the others to know about me. |
، پول ، اونا از من خواستن که بهشون پول بدم نباید میدادم ؟ | Money, they said they wanted. I pay 'em, don't I? |
، علاوه برین ، اونا هرچی خواستن . از این مزرعه گیرشون اومد | Besides, they've got everything they want right here on the ranch. |
.در اين باره مي توني کاملا خود خواه باشي... هر چيزي که مي خواي بگو | You can be really selfish about this... anything you want. |
ميخوام که اين رو بخوني نوشته ي جوز مارتي، آزادي خواه کوبايي | l want you to read this. It's by Jose Marti, the Cuban liberator. |
اون صاف ميره استوديو ... و دوباره تست ميده خواه اينکه اونها بخوان راهش بدن يا نخوان | He'd march down to the studio... ...andauditionagain, whether they wanted him to or not. |
و اگر مطمئن بشیم که 100 متر بعدی هم به زودی برای ما نمایان خواهد شد پس 200 متر بعدی هم به دنبالش خواهد آمد زندگی شما هم همینطور آشکار خواهد شد و خواه نا خواه شما رو به مقصد خواهد رسوند | If we just trust that the next 200 ft will unfold after that, the next 200 ft will unfold after that... your life will keep unfolding, and it will eventually get you to the destination whatever it is you truly want, because you want. |
این سئوالی که من می خواه شما بهش فکر کنید و جواب بدید | Here's the question I want to ask you to consider: |
.اون ازم خواست که بيام آتلانتا | She wanted me to go to Atlanta. |
.نه، تو متوجه نيستي .اون هيچوقت اين بچه رو نمي خواست | She never wanted this baby. Not want a baby? |
اگه مي دونستم، چه دلش مي خواست ! | If I'd known, I'd have come straight home whether she wanted me or not! |
همه چيزي که که در طول حياتش مي خواست محبت بود | He wanted all the voters to love him, too. |
او مردي بود که هر چي مي خواست بدست آورد و بعدش از دست داد | He was a man who got everything he wanted, and then lost it. |
ديترسون سيگار خواسته ...و جکسون برگشته .که جعبه سيگار ديترسونو واسش بياره... | Dietrichson wanted a cigar and so Jackson went back... to get Dietrichson's cigar case for him. |
پکت ازمون خواسته بود سريع کار رو راه بندازيم و يه حالي به صاحبين کار بديم | Packett wanted us to rush it and give the concessionaires a chance at the crowd. |
همونطور که خواسته بودي- | - Just the way you wanted. |
ميدوني ، حس دوست داشته شدن احتياج داشتن و خواسته شدن | A sense of being loved and needed and wanted. |
.قاتل نمي خواسته فقط لينکر رو بکشه .ميخواسته بترکونتش ، داغونش کنه | The killer didn't just want Linnekar dead. He wanted him destroyed, annihilated. |
... کانتورگامجدیدیبرداشتوگفت من میخواهم 1 را با 1 جمع کنم | Cantor did a new step and he said: i want to add one plus one. |
: بسادگی گفت .من میخواهم اینجا، در این مکان زیبا و بینقص بمانم | i want to stay here, in this perfect, beautiful moment. |
.من میخواهم زمان برای من متوقف شود | I want time, for me, to stop. |
-خب، به راستی چه میخواهی ؟ | -So, ..., what do you really want? |
و تو آزادی که دنیارو عوض کنی و اون جوری که میخواهی بسازی | And you were perfectly free to change the world and make the world anything that you wanted it to be. |
میدونم تنها چیزی که میخواهی ،اینه که با دختر و همسرت دور هم جمع بشید | I understand the one thing you want is to be reunited with your wife and daughter. |
برای چه کاری میخواهیش؟ | What do you want 'em for? |
.کاری من که از عهدهاش بر نیومدم- .میخواهی بکشیمش- | - What I wasn't able to do. - You want us to kill him. |
و این آسیب پذیریها میتواند برای برنامه ریزی یک فرد دستکاری شود تا فردی باشند که ما میخواهیم و نه آنچه که خود میخواهند. | and that that vulnerability could be manipulated to program somebody to be something that I wanted them to be and they didn't want to be. |
حالا مسلما ما میخواهیم تا بنحو متعادلی زندگی کنیم تا از شخصیت مبتلا به بیماری عصبی و اسکیزوفرنی جلوگیری کنیم. | Now of course we all want to live the well adjusted life in order to avoid neurotic and schizophrenic personalities. |
اگر انسان را موجودی ببینی که دارای لایه لایههای متعدد محافظتی،افکار، باورهاو.. است، ما میخواهیم که | If you want to think of a person as having layers and layers and layers of protection, thoughts and belief, we want to get to the center core. |
... و بنابراینمانندقبل ما هنوز ناچارا میخواهیم به ریسمانی ،برای اعتقاد به قطعیت متمسک شویم .تا به ما احساس امنیت دهد | And so, as then... we still desperately want to kling to a believe in certainty, that makes us feel safe. |
.تو یه چیزی از ما گرفتی و ما میخواهیم پسش بدی | You took something from us, and we want it back. |
این میتواند خودشناسی شما را افزایش داده و شما فرد مطمئنی شوید و ناگهان اطمینان رفتن به دنیای پیرامون و انجام موفقیت آمیز آنچه میخواهید را بدست میآورید. | It improves your self-image and you become a more secure person and you have suddenly this confidence of going out in the world and doing what you want successfully. |
بلکه آنها را مجبور به پذیرش آن چیزی کنید که خود میخواهید، هر چقدر زیرکانه، این به هیچ وجه دموکراسی نخواهد بود. | If you don't leave it up to the people themselves but force them to choose what you want them to choose, however subtly, then it's not democracy anymore. |
ما به تولید کنندهها میگیم اگر میخواهید نه تنها نیازهای اصلی بلکه خواستههای شخصی خیالها و آرزوهای رشدیافته بشر پاسخ دهید | We were basically telling manufacturers if you are really going to satisfy not just the basic needs but individuated wants, whims and desires of more highly developed human beings you are going to have to segment, you are going to have to individuate. |
اگر میخواهید کانتور را بشناسید باید بدانید که او مردی مذهبی بود | If you want to understand Georg Cantor you have to understand he was a religious man. |
جواب سوالهاتونو میخواهید؟ | You want answers to your questions? |
آنچه ما میخواستیم انجام دهیم راه اندازی یک صحنه نبرد ترسناک برای و به وحشت انداختن آربنز بود. | What we wanted to do is have a terror campaign; |
ما میخواستیم طوری گروه سیاه و سفید رو باهم روبرو کنیم که قشنگ بتونی ببینی مشکل این دو تا نژاد با هم چیه نه با عقب وایسادن و مودب بودن | We thought that we wanted to get that kind of black/white confrontation so you could really get down to see what was between the two races not by backing off and trying to be polite but by going right into the belly of the beast, of this beast of racial prejudice. |
به چیزی که می خواستیم رسیدیم | We've got what we wanted. |
،معماری سلاخ خانه ها مات و کدر است ،به نفع تکذیب و پرده پوشی طراحی شده اند تا اطمینان حاصل شود که ما نخواهیم دید .حتی اگر خودمان می خواستیم نگاه کنیم | The architecture of slaughter is opaque, designed in the interest of denial, to insure that we will not see even if we wanted to look. |
- .اون زنه هر چی می خواستیم بدونیم رو بهمون گفت- | - She gave us everything we wanted. |
،یادت باشه .خودتون اینجوری خواستید | Remember, you wanted this. |
شما میخواستید من رو شخصاً ببینید؟ | You wanted to see me in person? |
شما می خواستید یه سردرگمی ایجاد کنید؟ | You wanted to sow confusion. |
میخواستید من رو ببینید؟ | Uh, you wanted to see me? |
پس می خواستید به درخواستمون، نه بگه؟ | So you wanted her to say no to us? |
وقتي مقاله رو خواستند ، من آلمان بودم | You see, l was in Germany and they wanted an article on the spot. |
خشم به خود مي لرزند آنها مي خواستند به سخاوتشان ،معنايي سياسي بدهند و سخاوتشان بيش از سياستشان .عمر کرد | They wanted to give a political meaning to their generosity, and their generosity has outlasted their politics. |
آنها هم مي خواستند بروند | They wanted to go too. |
چرا اونا مي خواستند اعدامش کنند؟ | Is that why they wanted to hang her? |
براي اينکه اونا مي خواستند از من تست بگيرند | Because! They wanted me to audition. |
خانم اسکارلت، مي خواستم ...مطلبي رو به پدرتون بگم، اما ...به نظر نمي رسه که اون | Miss Scarlett, I wanted to take up something with your pa but he doesn't seem to.... |
.اگه مي خواستم هم نمي تونستم پول رو بهت بدم | I couldn't give you the money if I wanted to. |
،هميشه مي خواستم مثل اون باشم ...آروم و مهربون و | I always wanted to be like her, calm and kind and.... |
اما تو از اون اصلي ها بودي .که مي خواستم بره جهنم | But you were the main one I wanted to go to the devil. |
.نه، به دل نگرفتم .فقط مي خواستم بدونم | No, I ain't holding it against you. I just wanted to know. |
. شاید هم به هرچی خواستی نرسیدی | Maybe you haven't got everything you wanted after all. |
من فکر می کردم همیشه می خواستی بری به پاریس. | I thought you always wanted to go to Paris. |
بهم بگو چی می خواستی بهش بگی | Tell me what you wanted to tell her. |
...تو ازم خواستی اینارو جمع کنم | You wanted me to take them down... |
خوب، من تنها ميخواهم بگويم كه براي يكايك شما آرزو ميكنم ،كه خداوند را بيابيد .همانگونه كه من او را يافتم | I just wanted to say I wish for each one of you that you may come to be on the same terms with God as I am. |
من مي خواهم که اين را به تو بدم | I wanted to give you this. |
.من مي خواهم كه شما با من نامزد بشويد ولي اگر مي دانستم چطور .من آرزو دارم كه شما يك چيزي از من بخواهيد | I would court you with more grace if I knew how. I wish you wanted something with me. |
ليک سکه اي خواهم زين سان | # I just wanted 40 cents # |
مي خواهم پيشم باشي | I wanted to be with you. |
و تو آزادی که دنیارو عوض کنی و اون جوری که میخواهی بسازی | And you were perfectly free to change the world and make the world anything that you wanted it to be. |
تو می تونی هر چیزی که می خواهی داشته باشی تو می تونی اون چیزی که همیشه می خواستی داشته باشی | You can have anything. You can have what you've always wanted. |
ببین پسر میخواسم برای جریانِ دیشب معذرتخواهی کنم | Look, man, I wanted to say I'm sorry about what happened earlier, all right? |
اومدم عذر خواهی کنم واسه اینکه جنس هایی رو که میخواستی بهت ندادم | I came to apologize for not giving you the product that you wanted. |
لازمه که ازت معذرت خواهی کنم واسه اتفاقی که تو مسیر افتاد | I wanted to apologize. For what happened there. |
اين مرد مي خواهد خودم شنيدم | - This gentleman wanted... - I heard him. |
مي خواستيم بدانيم چه اتفاقي خواهد افتاد اگر اين زن طبيعي را با کودک حبس کنيم اگر ما او را با اين بچه جيغ جيغو در اتاق حبس کنيم | We wanted to see what would happen to this completely normal, fairly intelligent woman if we shut her in with a child that never stopped screaming. |
اما گفتي که دلت مي خواهد مادر به صداي سازت گوش کند | But you wanted your mother to hear you. |
...اوه،و رئيس مي خواهد شما رو ببينه | Oh, and... the chief wanted to see you. |
،او که مي خواست پوچي هنر را بر ملا کند خود روزي براي توجيه هنر پوچ .به کار گرفته خواهد شد | He wanted to reveal the vanity of art, one day he'll be used to vindicate the art of the vanity. |
و این آسیب پذیریها میتواند برای برنامه ریزی یک فرد دستکاری شود تا فردی باشند که ما میخواهیم و نه آنچه که خود میخواهند. | and that that vulnerability could be manipulated to program somebody to be something that I wanted them to be and they didn't want to be. |
دکتر جکیل، شما توسط سازمان ...شوالیه های مقدس دستگیر خواهید شد الان دیکه آقای، هاید هستم | Dr. Jekyll, you're wanted by the Knights of the Holy Order... It's Mr. Hyde now. |
سلام، راجر، شما می خواهید برای دیدن من؟ | Hey, Roger, you wanted to see me? |
خانم را پاي تلفن مي خواهند | Madame is wanted on the telephone. |
و این آسیب پذیریها میتواند برای برنامه ریزی یک فرد دستکاری شود تا فردی باشند که ما میخواهیم و نه آنچه که خود میخواهند. | and that that vulnerability could be manipulated to program somebody to be something that I wanted them to be and they didn't want to be. |
همونيه که اونها مي خواهند مي خوام که برگردم | -So that's what they wanted. -I need to get back. |
آقاي هيدر از من خواسته بهتون بگم که .بقيه روز رو در کارخانه خواهند بود | Mr. Hedare wanted me to inform you he'll be at the factory the rest of the day. |
و اونا براي هميشه تنها خواهند شد بدون صاحب بدون دوست | Where they will be forever alone unwanted, unloved. |
و من يه بچه خواسته بودم اوه، من يه بچه خواسته بودم | And I had wanted a child. Oh, I had wanted a child! |
کرن ازت خواهد خواست که بگي "جنگ غيرقابل پيش بينيه" | Karen will want you to say "War is unforeseeable. " |
و لينتون ازت خواهد خواست که قسمت بالارفتن از کوه نبرد" رو صحبت کني" | And Linton will want you to talk up the "climbing the mountain of conflict" line. |
هر وقت خواستي فقط از من بخواه | Whenever you want it, you just ask me. |
لباس تنش کن و ازش بخواه که . هرجايي که تو خواستي برات نمايش اجرا کنه | You could have him dress up and put on skits whenever you want. |
فقط بهش بگو فقط ازش بخواه | - l don't want anything. Just tell him. |
من ميخوام اينجا اينکارو بکنم بيا،اينو از من بخواه | I want to do it here. |
بعد از اون ازش بخواه تا با يک زره ساز ملاقات کنه | After that, you might want him to visit a certain armorer in the city. |
و شايد يک خانه با دو تا رهن برات به جا بزاره اين چيزي نيست که براي تو خواسته باشند | That's not what they wanted for you. |
،در حقيقت، فکر نميکنم من هرگز چيزي خواسته باشم | In fact, I don't think I've, I've ever wanted anything... |
براي اينکه در"آينده بيني" من من يه بچه رو ديدم که حتي يادم نمي ياد اون رو خواسته باشم | There's our problem, because in my flash-forward, all I saw was a baby that I don't even know I want. |