to prepare
پاتريشيا ، آلونک ( پناهگاه ) رو براي عمل جراحي رو حاضر کن
Patricia, prepare the shed for surgery.
میخوام برم پیشش،برو مقدمات رفتنمو حاضر کن
I will go to him. Reginald, prepare a cart.